ندای درون یعنی چه؟
گفتگوی درون یا ندای درون در واقع همان ایدهها و افکار شماست. صدای آرامی در ذهنتان که در مورد زندگی به شما نظر میدهد، در مورد چیزهایی که در اطراف شما در حال رخ دادن است یا چیزهایی که به صورت آگاهانه یا نیمه آگاهانه به آنها فکر میکنید.
همهٔ ما این ندای درونی را میشنویم و همیشه با ما همراست. با این حال بعضی از ما ممکن است به آن بیشتر از سایرین توجه کنیم و در کنترل آن مهارت بیشتری داشته باشیم. با استفاده از این روش میتوان منطق را در هر آنچه که رخ میدهد بکار برد، گرچه گاه منطق دچار انحراف میشود و از احساسات و تجربیات ما تأثیر میپذیرد.
اهمیت ندای درون
ندای درون بخشی از ماهیت انسانی است و به ما توانایی اندیشیدن در مورد موقعیتها را میدهد.
اما چیزی که شما فکر میکنید، و زبانی که از آن استفاده میکنید میتواند بر روی حالت، اعتماد به نفس و عزت نفستان تأثیر بگذارد. این در واقع اساس برنامه ریزی عصبی- کلامی است.
گفتگوی درونتان میتواند هم مفید و هم مضر باشد. برای مثال:
- اگر زمینهٔ نگرانی را داشته باشید، گفتگوی درونتان میتواند این زمینه را تقویت کند. بعضی از صاحب نظران اذعان دارند که نگرانی توانایی این را دارد که ندای درون را متأثر سازد و نوعی چرخهٔ بدخواهانه را شکل دهد.
- همانطور که لبخند زدن خوشحالتان میکند، قرار گرفتن در معرض زبان منفی و افکار ناراحت کننده باعث تغییر وضعیت شما میشود. این شامل ندای درونیتان میشود و نوعی خودآزاری را ایجاد میکند.
- توانایی برای داشتن گفتگوی مثبت درونی و دیدن نیمهٔ پر لیوان باعث ایجاد احساس مثبت بیشتر و بهبود حالات شما خواهد شد.
تمامی این موارد نشان میدهند که نحوهٔ مدیریت ندای درون برای سلامتی ذهنی و موفقیت در زندگی بسیار مهم است.
مدیریت ندای درون
-
آگاهی در مورد گفتگوی درونتان
قبل از اینکه بتوانید ندای درونتان را مدیریت کنید ابتدا باید در مورد آن بیشتر بدانید. بعضی از ما از گفتگوی درونمان به عنوان یک حضور دائمی در مغز یا مکالمه پیوسته یاد میکنیم. عدهای هم اطلاع کمتری در این باره دارند و هماهنگ شدنشان سختتر خواهد بود. یک روش برای کسب آگاهی در این مورد تلاش برای تمرکز کردن است زیرا به شما کمک میکند تا بر روی تفکراتتان متمرکز شوید.
روش دیگری که پیشنهاد میشود پروراندن این ایده است که من به تفکر بعدیام اهمیت میدهم. اینکه این ایده گفتگوی درونتان را مختل کند یا ذهن را منحرف سازد، در هر صورت زمانی را برای مغز ایجاد میکند تا از چیزی که در حال رخ دادن است، آگاه شود.
چیزی که شما سعی دارید در موردش آگاهی کسب کنید انواع تفکراتی است که بدانها تمایل دارید مانند:
- ندای درون در صورتی که رهایش کنید تا کجاها پیش میرود. اینکار باعث میشود که عامل آزاردهنده را در زمانهای مشخص شناسایی کنید.
- اینکه آیا شما مثبت فکر میکنید یا منفی.
- گرایش زمانی اصلی شما (گذشته، حال یا آینده) و
- انگیزهتان (آیا میخواهید در مورد چیزهای خوب فکر کنید یا چیزهای بد یا اینکه آیا زمانتان را صرف شناسایی روابط میکنید یا خیر).
-
تغییر ندای درون
وقتی از چیزهایی که به آنها فکر میکنید و انواع الگوهایی که تفکراتتان را شکل میدهند مطلع شدید، میتوانید در صورت نیاز در آنها تغییراتی را اعمال کنید.
روشهای متعددی برای اینکه بتوانید به خودتان کمک کنید وجود دارد.
-
مثبت فکر کنید نه منفی
ممکن است به سادگی در دام سرزنش درونی بیافتید و همیشه خودتان را نقد کنید. به دنبال روشهایی باشید تا نقاط ضعف خود را بهتر کنید نه اینکه خودتان را به خاطر شکستها سرزنش نمایید. لازم است که از تفکرات منفی درونتان جلوگیری کنید.
یک روش برای اینکار تغییر آگاهانهٔ تفکراتتان است. اگر صدای منفی ندای درونتان را میشنوید بر روی تفکرات مثبت متمرکز شوید. برای مثال در مورد اشتباهاتتان فکر نکنید، به تلاشی که در آینده خواهید داشت، یا چیزی که یاد گرفتهاید یا چیزهای خوبی که تا بحال انجام دادهاید، فکر کنید.
تمرینی برای تفکر معکوس
اگر در حال تلاش برای خاموش کردن تفکرات منفی هستید، این تمرین را انجام دهید:
دفعهٔ بعد که تفکرات درونیتان را منفی یافتید، آگاهانه بر خلاف آنها فکر کنید و اینکار را چندین بار تکرار کنید. بر روی جزئیات دقیق شوید: چگونه خواهد بود و چگونه احساس میشود، رفتارتان را چگونه تغییر میدهد و غیره.
خواهید دید که احساستان چگونه تغییر خواهد کرد.
ما بیشتر به این ایدهها میپردازیم: تفکر مثبت.
ندای درونی شما معمولاً به گذشته (چیزی که باید اتفاق میافتاد) و آینده (چیزی که ممکن است اتفاق بیافتد) میپردازد. تمرکز بر روی زمان حال هم به ندای درونیتان آرامش میبخشد و هم به شما کمک میکند تا بر اتفاقات در حال حاضر متمرکز شوید و قدردان آنچه که هستید، باشید.
این موضوع بیشتر در مورد آگاهی است و میتوانید در اینباره در صفحه مربوط به آگاهی اطلاعات بیشتری کسب کنید.
-
قدرشناس چیزهایی باشید که دارید
یکی از روشها برای تغییر مسیر افکار به ویژه برای جلوگیری از تفکر کمتر یا بیشتر خواستن، ارزش گذاشتن برای چیزهایی است که دارید. اینکار به شما کمک میکند تا دیدگاه مثبتی داشته باشید زیرا به دنبال آرامش و خوبی در زندگیتان هستید.
گفتگوی بی فایده درونی را متوقف کنید
همهٔ ما لحظاتی داریم که در آن گفتگوی درونیمان خود به خود متوقف میشود و با کلام منفی بافی در هم میآمیزد. وقتی چنین فرایندی را احساس کردید، میتوانید به خود بگویید بس است! اینکار باعث میشود که جلوی تفکرات مضر را بگیرید و به شما یادآوری میکند که چنین ندایی بی فایده است.
به نظر برخی افراد فرمان بس است! با قاطعیت تمام بیشترین تاثیرگذاری را دارد و عدهای هم ترجیح میدهند تا بلند با خودشان صحبت کنند و تأثیر ندای درون را از بین ببرند.
میتوانید هر کدام از این روشها را امتحان کنید تا ببینید که کدامیک مناسب شماست.
کنترل گفتگوی درون نیاز به زمان و تمرین دارد
مانند هر تمرین یا ورزش ذهنی دیگری، زمان میبرد تا یادبگیریم چگونه به گفتگوی درونمان گوش دهیم و سپس آنرا کنترل کنیم. در ابتدا ممکن است کار سختی به نظر آید. با این حال با تمرین بیشتر، آسانتر خواهد شد، و برای اینکار زمان کافی را پیدا کنید. این روند بسیار معمول است.
البته با ملامت کردن خودتان کار را سختتر نکنید زیرا در این صورت نتوانستهاید تفکراتتان را مدیریت کنید.
بهتر است همین الان کار را شروع کنید و با تجربه بیشتر دفعات بعدی را برای خودتان آسانتر نمایید.
در پایان لازم به یادآوری است که مدیریت ندای درون نه تنها در کسب مهارت در مدیریت زمان، انرژی و تمرکز کاربرد دارد بلکه به طور کلی در توسعه فردی شما نقش مهمی بازی می کند.