مرور سرتیترهای توسعه فردی
گاهی اوقات سخت است که بدانیم توسعه فردی را از کجا باید شروع کنیم.
آیا باید برای از بین بردن نقاط ضعف خود تلاش کنید؟ بر نقاط قوت خود تمرکز کرده و آنها را بهمرور زمان افزایش دهید؟ یا کار کاملاً جدیدی انجام دهید؟
ممکن است در حال حاضر در وضعیت ‘فلج تحلیلی (Analysis paralysis)’ بوده و بههیچوجه مطمئن نباشید که چه کاری باید انجام دهید.
این صفحه راهنماییهایی در مورد توسعه فردی ارائه میدهد تا بتوانید شروع کرده و با تمرکز بر آنچه اهمیت دارد، ادامه دهید.
۱٫ چرا برای توسعه و پیشرفت تلاش میکنید؟
فهمیدن این موضوع که چرا برای توسعهی شخصی تلاش میکنید، مهم میباشد.
پاسخ همهی سؤالها در مورد ‘چی’ و ‘کجا’، همگی از زمانی که تشخیص بدهید چرا میخواهید تغییر کنید، روشنتر خواهند شد، مانند: (چه کاری باید انجام بدهم؟ باید به نقاط ضعفم توجه کنم، یا نقاط قوتم را افزایش دهم؟ از کجا باید شروع کنم؟).
به دست آوردن دانش راجع به خودمان میتواند سرگرمکننده و جذاب باشد، اما بسیاری از ما برای یک هدف خاص میخواهیم توسعه و بهبود پیدا کنیم. مهم است که نسبت به این هدف آگاه و واقف باشید تا بتوانید تشخیص دهید آیا فعالیتهای توسعه و یادگیری شما، شما را به هدفتان نزدیکتر میکنند یا نه. همچنین زمانی که تصویر روشنی از جایی که میخواهید در انتهای این فرآیند به آن برسید داشته باشید، انگیزهی بیشتری خواهید گرفت.
۲٫ برنامهریزی برای توسعه و پیشرفت
برنامهریزی برای توسعه فردی (و مستندسازی آن) به شما کمک خواهد کرد تا آن هدف را واقعبینانهتر کنید.
برخی مواقع نوشتن اهداف بر روی کاغذ بهگونهای انجام میشود که بزرگنمایی اهداف، مضحک به نظر رسیده و به طرز چشمگیری غیرواقعبینانه خواهند بود. ایجاد یک برنامه برای توسعه فردیخود که شامل زمانبندی و مراحل توسعه میباشد، شما را وادار به واقعبین بودن دربارهی چیزی که میتوانید در زمان تعیینشده به آن دستیابید، میکند.
قطعاً نوشتن اهداف، شما را بهطور قطعی ملزم و مقید به انجام آنها نمیکند. زندگی هر فرد، تغییر کرده و اولویتهای شما نیز ممکن است بعد از برنامهریزی، تغییر نمایند. گرچه، یک برنامهی نوشتهشده، طرحی برای بازنگری و تفکر و راهی برای تحت نظر داشتن موقعیت در اختیار شما قرار میدهد، ولی در صورت نیاز میتوانید بهطور رسمی آن را تغییر دهید.
ممکن است به جایی که در نظر داشتم نرسیده باشم، اما فکر میکنم به جایی که نیاز داشتم باشم، رسیدهام.
۳٫ مستندسازی طرح و برنامه
نوشتن طرح و فعالیتهایتان شما را نسبت بهمرور پیشرفتتان قادر میسازد.
ممکن است ترجیح دهید از یادداشتهای جزءبهجزء خودداری کنید؛ اما درصورتیکه فعالیتها و طرحهای توسعهی شخصی شما بهدقت مستندسازی شوند، نهتنها شما را قادر میسازد که پیشرفتتان را زیر نظر داشته باشید، بلکه یک بایگانی از افکارتان در طول زمان را نیز برای شما فراهم میآورد.
خیلی راحت فراموش میشود که در هر مرحلهی مجزا راجع به مسائل چه احساسی داشتید و حتی چرا فکر میکردید که یک هدف خاص مهم است. مستندسازی افکارتان با دقت کامل، به شما نشان خواهد داد که چه چیزی بهتر کار میکند، از چه چیزی لذت برده و چه چیزی را دوست ندارید و به احتمال زیاد شما را به سمت فعالیتها یا محیطهای مناسبتر برای توسعه، سوق میدهد.
۴٫ چه چیزی برای شما کار میکند؟
مهم است که بفهمید کدامیک از روشهای توسعه فردی در مورد شما بهتر عمل میکنند.
طیف گستردهای از فعالیتهای توسعه فردی، در دسترس میباشند، از جلسات آموزشی رسمی و آموزشهای آنلاین تا آموزش، خواندن و بحث تجربی ایدهها با دیگران. همانطور که گفته شد، مهم است که بفهمید چه چیزی در مورد شما بهتر عمل میکند، یعنی از چه چیزی بیشتر لذت میبرید و چه چیزی به شما کمک میکند که بهطور سریع و مؤثر یاد گرفته و پیشرفت کنید.
میتوانید اطلاعات بیشتری راجع به روشها و ابزار دردسترس در این زمینه را در صفحهی تحلیل سوات (SWOT Analysis) فردی، بیابید. با مستندسازی تجربهی خود، شامل بازخوردی که از افراد دیگر دربارهی پیشرفتتان دریافت میکنید، میتوانید تأثیرات نسبی انواع مختلف یادگیری را تخمین بزنید.
۵٫ تمرکز
چه چیزی واقعاً در توسعه فردی شما اهمیت دارد؟
توسعه فردی یک فرآیند مادامالعمر بوده و به همین دلیل است که گاهی اوقات بهعنوان ‘یادگیری مادامالعمر’ از آن یاد میشود. در عمل، اگرچه ممکن است سخت باشد که این موضوع را به خاطر بسپارید، اما این بدان معناست که لازم نیست همهچیز را در یکزمان انجام دهید.
از تصویر ذهنی که برای آینده خود دارید بهمنظور تشخیص اینکه چه چیزی الآن مهم است، استفاده کنید. در ابتدا چه کاری باید انجام دهید تا به این تصویر ذهنی و هدف خود در آینده برسید. سپس بر روی آن تمرکز کنید. تنها زمانی که به آن دستیافتید، یا حداقل پیشرفت مناسبی داشتید، باید تغییر کنید. توسعه فردی به ‘سبک پروانه (Butterfly-style)’، یعنی پریدن از یک موضوع به موضوع دیگر، ممکن است شما را علاقهمند نگه دارد، اما احتمالاً در طول زمان کمتر رضایتبخش و مؤثر خواهد بود.
۶٫ استفاده از فرصتهای جدید
از فرصتهای جدیدی که تاکنون برایتان پیش نیامدهاند نترسید.
همهی چیزها در زندگی یا توسعه فردی قابل پیشبینی نیستند.
بعضی مواقع ممکن است یک فرصت شگفتانگیز برای انجام کاری به شما پیشنهاد شود که با اولویتهای ضروری شما همخوانی نداشته باشد و به نظر برسد که بهتر است آن فرصت را نادیده بگیرید.
خوب است که در نظر بگیرید، آیا قبول کردن این فرصت پیشرفت شما به سمت هدف نهاییتان را کند میکند یا خیر، در این صورت، اولویتهایتان را انتخاب کنید.
ارزش ندارد که چیزی را فقط به این دلیل که تاکنون به انجام آن فکر نکردهاید، کنار گذاشته و اجازه ندهید در برنامهی زندگی شما نمایان شود.
درنهایت، داشتن چنین فرصتهایی در زندگی احتمالاً به شما کمک خواهد کرد تا اهدافتان را بهتر تعیین کنید: اگر این فرصت خیلی هیجانانگیز به نظر میرسد و واقعاً میخواهید آن را انجام دهید، پس انجام دهید. اگر این فرصت هدف و چشمانداز شما را تغییر میدهد، پس آنها را تغییر دهید.
بزرگترین پشیمانی ما برای کارهایی که انجام دادهایم نیست، بلکه برای کارهایی است که انجام ندادهایم.
۷٫ اجازه بدهید روند توسعه فردی بهمرور تغییر کند
اولویتهای شما تغییر خواهند کرد. و این مشکلی ندارد.
تعداد بسیار کمی از ما میگویند که در ۳۵ سالگی دقیقاً همان فردی بودند که در ۱۵ سالگی و یا حتی ۲۵ سالگی بودند. همانطور که با قبول مسئولیتهای جدید در کار یا خانه رشد کرده و تغییر میکنید، اولویتها و اهداف شما نیز تغییر خواهند کرد.
نکته این است که این موضوع خوب است.
چیزی که همواره صادق است این است که مطمئن شوید فعالیتهای توسعه فردی شما تا زمانی ادامه پیدا میکنند که شما را به هدفتان، برسانند. مرور و اصلاح منظم فعالیتها و طرحهای توسعه فردی شما تضمین خواهد کرد که این فعالیتها و برنامهها با اولویتهای شما تغییر کرده و مرتبط باقی میمانند. در پایان یادآور می شویم که کسب مهارت در مدیریت زمان، انرژی و تمرکز و تبدیل کردن آموزه های آن به عادت، در راس همه مهارت ها برای بهبود فردی و توسعه فردی است.