اهمیت میانجیگری و حل اختلاف
صفحه “مقدمهای بر حل اختلاف” را نیز مطالعه کنید.
تضاد، یا بهطور خاص، تضاد بین فردی، واقعیتی از زندگی و بهخصوص زندگی سازمانی است. اغلب زمانی که افراد تحت استرس قرار میگیرند این اختلاف بیشتر ظاهر میشود، بهعنوانمثال، زمانی که تغییراتی در چشمانداز وجود داشته باشد یا زمانی که همه به دلیل نزدیک شدن به پایان مهلت انجام کار تحت فشار قرار میگیرند.
بااینحال، تضاد میتواند در روابط و موقعیتهای خارج از محیط کاری نیز اتفاق بیفتد.
مدیریت تضاد با روشهایی که منجر به افزایش استرس میشوند میتوانند برای سلامتی شما مضر باشند. مدیریت ضعیف تضاد میتواند منجر به تولید بیشتر هورمون استرس کورتیزول و همچنین باعث سفت شدن عروق خونی شود که منجر به افزایش خطر ابتلا به حملات قلبی و فشارخون بالا میشود.
بنابراین یادگیری مقابله با تضاد به روشی مثبت، سازنده و کم استرس، روش مهمی برای بهبود سلامتی و همچنین بهبود روابطتان است.
تضاد چیست؟
تضاد بین فردی بهصورت زیر تعریفشده است:
“کشمکش بین حداقل دو طرف وابسته به یکدیگر که اهداف متناقض، منابع کمیاب و دخالت طرف دیگر را در دستیابی به اهداف خود حس میکنند”.
اگر موضوع را کمی بازتر کنیم، میتوان گفت برای تبدیلشدن اختلاف به تضاد، به موارد زیر نیاز است:
- برخی از عناصر ارتباطی: توافق نظر در مورد اینکه یک اختلاف وجود دارد.
- رضایت و خوشحالی افرادی که درگیر هستند، بهنوعی به یکدیگر وابسته است. این بدان معنا نیست که باید قدرت برابر داشته باشند، یک مدیر و یک زیردست میتوانند بهاندازه یک زوج به هم وابسته باشند؛
- افراد درگیر درک کنند که اهداف آنها متناقض است، به این معنی که هر دو هدف نمیتوانند باهم برآورده شوند؛
- طرفین برای منابع در حال رقابت باشند؛ و
- هرکدام دیگری را بهعنوان یک مداخلهگر در رسیدن به اهداف خودش ببیند.
تضاد همیشه چیز بدی نیست
تضاد، درصورتیکه افراد را به سمت ایجاد احساسات منفی نسبت به یکدیگر و صرف انرژی برای آن سوق دهد، میتواند مخرب باشد. همچنین میتواند اختلافات را عمیقتر کرده و در گروهها دودستگی ایجاد نماید.
بااینوجود، مدیریت خوب تضاد نیز میتواند سازنده باشد و به از بین بردن شک و تردید، رهاسازی احساسات و استرس و حل تنش کمک کند، بهویژه اگر افرادی که در تضاد درگیر هستند از آن بهعنوان فرصتی برای افزایش درک یکدیگر و پیدا کردن راهی برای حل تضاد استفاده کنند.
مقالات حل تضاد، انتقاد و میانجیگری، توصیه و حمایتهایی را جهت مقابله با تضاد و سایر شرایط دشوار ارائه میدهند.
۱٫ تضاد و حل تضاد
مواقعی وجود دارد که مهم است قادر به برقراری ارتباط در شرایط دشوار باشید. باوجودی که بسیاری از ما ترجیح میدهیم از گفتوگوهای دشوار اجتناب کنیم، گاهی اوقات این امر امکانپذیر نیست. بهعنوانمثال، یک مدیر ممکن است مجبور شود به یک کارمند اطلاع دهد که سازمان دیگر نیازی به او ندارد یا یک فرزند به والدین خود اعتراف کند که در مدرسه دچار مشکل شده است. صفحه “برقراری ارتباط در شرایط دشوار” توصیههایی را بهمنظور نحوهی مدیریت مکالمات دشوار بدون ایجاد تضاد، ارائه میدهد.
قبل از اینکه بتوانید هرگونه اختلافی را حل کنید، باید بتوانید منشأ آن و بنابراین نوع اختلاف را درک کنید. صفحهی “مقدمهای بر حل اختلاف” توضیح میدهد که سه نوع تضاد وجود دارد: تضادهای فردی که اغلب در مورد ارزشها و روابط است؛ تضادهای سازنده که در خصوص چگونگی دستیابی به اهداف است؛ و تضاد منافع. همچنین این صفحه ایدههایی را در مورد راهبردهای حل تضاد معرفی میکند.
۲٫ شکایات و انتقادات
ممکن است به نظر برسد که شکایت و انتقاد بهطور ذاتی مطابقتی با حل تضاد ندارند. اما درواقع، شکایت و انتقاد هردو میتوانند منبع قابلتوجهی برای تضاد باشند و دانستن اینکه چگونه میتوانیم بهطور مؤثر و بهنحویکه منجر به تضاد نشود، شکایت و انتقاد کنیم، یک مهارت بسیار مفید بین فردی است.
صفحه “انتقاد سازنده“، توصیههایی را در خصوص نحوهی بیان انتقاد بهطوریکه شنیدهشده و به آن عمل شود، ارائه میدهد و صفحه “برخورد با انتقاد” شرح میدهد که چگونه میتوانید با حفظ آرامش خود، انتقادات را حتی زمانی که سازنده نیستند، شنیده و بپذیرید. همچنین مطالعه صفحه “ارائه و دریافت بازخورد” میتواند در این زمینه مفید باشد.
درنهایت صفحه “چگونه به طور موثر شکایت کنیم؟“، قوانین مفیدی را دربارهی چگونگی شکایت بهنحویکه شنیدهشده و به آن عمل شود، ارائه میدهد، یکی از مهمترین قوانین این است که بدانید با شکایت خود چه هدفی را دنبال میکنید.
۳٫ مهارتهای میانجیگری
گاهی اوقات حل تضاد بهصورت غیررسمی کافی نیست.
مهم است که بدانید چه زمانی باید خود را از تضاد به وجود آمده کنار کشیده و از فرد ماهرتری بخواهید تا میانجیگری کند. باوجودی که اکثر ما هرگز برای میانجیگری در یک تضاد بینالمللی یا حتی برای یک مشکل روابط صنعتی فراخوانده نمیشویم، اما توسعهی مهارتهای میانجیگری زمانی که تضاد بهسرعت افزایش مییابد، میتواند مفید باشد.
صفحه “مهارتهای میانجیگری” و “میانجیگری دوستانه” را جهت اطلاعات بیشتر مطالعه نمایید.
تضاد، واقعیت زندگی است.
اختلافات بین فردی و همچنین تضاد بین فردی واقعیتی از زندگی هستند.
مدیریت شرایط دشوار، بهنحویکه به شرایط مثبتتری تبدیل شوند و رویارویی مثبت با انتقاد، میتوانند به جلوگیری از برخی تضادها کمک کنند. همچنین توسعهی مهارتهای حل تضاد و میانجیگری میتواند به شما کمک کند تا اطمینان حاصل کنید که تضاد به یک تجربهی مثبت تبدیل خواهد شد.
مهارت در میانجیگری و حل اختلاف یکی از تواناییهای مهم در مجموعه مهارتهای بین فردی بوده و به ویژه برای صاحبان کسب و کار از اهمیت فوق العادهای برخوردار است و از المانهای مهم توسعه فردی به شمار میرود.