تعریف ارتباط غیرکلامی
ارتباطات بینفردی، چیزی بیشتر از مفهوم صریح و آشکار لغات، اطلاعات و پیامهایی است که تبادل میشوند. این ارتباطات همچنین شامل پیامهای ضمنی که بهطور عمد یا غیر عمد از طریق رفتارهای غیرکلامی بیانشدهاند، میباشند. ارتباطات غیرکلامی حالتهای صورت، لحن و گام صدا و اشارات و حرکات بدن که از طریق زبان بدن آشکار میشوند و فاصله فیزیکی بین ارتباط برقرارکنندگان (فاصله شناسی بین اشخاص) را دربر میگیرد.
این علامتهای غیرکلامی میتوانند سرنخها و اطلاعات و مفاهیم اضافهتری را از ارتباطات کلامی به ما بدهند.
ارتباطات غیرکلامی در موارد زیر موثر بوده و به ما کمک میکنند:
تقویت یا اصلاح آنچه در ارتباط کلامی گفته میشود.
برای مثال، یک فرد ممکن است به هنگام گفتن “بله ” سر خود را با اشتیاق برای تأکید موافقت خود با شخص مقابل، تکان دهد. در مقابل، شانه بالا انداختن و چهرهی ناراحت در هنگام گفتن جملهی “خوبم، مرسی ” این مفهوم را میرساند که درواقع، اصلاً اوضاع برای آن شخص خوب پیش نمیرود.
-
تبادل اطلاعات در مورد حالت عاطفی افراد.
-
مشخص کردن و تقویت ارتباط بین افراد.
-
ارائهی بازخورد برای دیگران.
-
ایجاد و تنظیم یک جریان ارتباطی
برای مثال: علامت دادن به دیگران مبنی بر اینکه صحبت آنها تمامشده و یا اینکه میخواهند چیزی بگویند.
یادگیری زبان بدن
کتابهای بسیاری درزمینهٔ ارتباطات غیرکلامی به معرفی این نوع ارتباط، بهعنوان زبانی که میتواند یاد گرفته شود، پرداختهاند. به این معنا که اگر مفهوم همهی سر تکان دادنها، حرکات چشم و اشارات و حرکات بدن شناختهشده بود، منظور و احساسات واقعی هر شخص درک میشد!
متأسفانه، تعبیر و تفسیر ارتباطات غیرکلامی ساده نیست. همانطور که در صفحه ما با عنوان “ارتباطات بین فردی” به آن پرداخته شد، ارتباط غیرکلامی، یکزبان بامعنای ثابت نیست، بلکه به زمینهای که ارتباط در آن اتفاق میافتد بستگی دارد. این زمینه، مکان و افراد مرتبط و همچنین فرهنگ موجود در آن را شامل میشود.
بهعنوانمثال، تکان دادن سر در بین همکاران در یک جلسه کاری ممکن است نسبت به زمانی که شما این عمل را در یک اتاق شلوغ برای نشان دادن توجه خود به یک شخص انجام میدهید و یا نسبت به زمانی که دو نفر مشغول یک گفتگوی اجتماعی هستند، معنای بسیار متفاوتی داشته باشد.
ارتباط بین فردی با توجه به این موضوع که معمولاً در آن تفسیر یک حالت یا حرکت بهطور صحیح غیرممکن است، کمی پیچیدهتر میشود. ارتباطات غیرکلامی شامل مجموعهای کامل از حالتها، حرکات چشم و دست، موقعیت حرکات و اشارات بدن است که باید در طول سخنرانی تفسیر شوند.
زمینهی فرهنگی
خبر خوب این است که اکثر ما همانطور که رشد و پرورش مییابیم، تفسیر ارتباطات غیرکلامی را فرامیگیریم. اینیک بخش طبیعی از چگونگی برقراری ارتباط ما با دیگران بوده و اکثر ما بهصورت کاملاً ناخودآگاه از این نوع ارتباط استفاده و آن را تفسیر میکنیم.
این موضوع، تفسیر آگاهانه را سختتر میکند. درحالیکه اگر فکر کردن به آن را متوقف کنید احتمالاً بهسادگی خواهید فهمید که منظور شخص مقابل چه بوده است (تفسیر ناخودآگاه).
خبر بد این است که ارتباط غیرکلامی میتواند خیلی به فرهنگ وابسته باشد.
مثالهایی از ارتباطات غیرکلامی وابسته به فرهنگ:
۱٫ کلیشههای محبوب ایتالیاییها از قبیل اشارات و حرکات بسیار قابلتوجه، تکان دادنهای زیاد دست و فریادهای بلند و هیجانی، ممکن است که یک کلیشه باشند، اما به دلیلی به وجود آمدهاند. برای مثال، در فرهنگ ایتالیایی، هیجان بسیار آشکاراتر از کشوری مثل انگلستان نشان داده میشود و ارتباطات غیرکلامی بسیار واضحتر هستند. این امر موجب میشود که تفسیر ارتباطات غیرکلامی برای ایتالیاییها در کشورهایی مثل انگلستان یا ایالاتمتحده آمریکا، یعنی جاهایی که ارتباطات غیرکلامی در آنها نامحسوستر است، سختتر شود. گرچه حتی در خود ایتالیا نیز گوناگونیهای جغرافیایی وجود دارند.
۲٫ حرکت بالا گرفتن شست که عموماً در کشورهای انگلیسیزبان نشانهی تائید و موافقت میباشد، ظاهراً در سایر کشورها، ازجمله یونان، ایتالیا و برخی از نقاط شرق میانه (مثل کشور خودمان) بهمنزلهی توهین تلقی میشود.
۳٫ ایجاد یک دایره با انگشت شست و اشاره، مانند شکل، در فرهنگهای غربی به معنای ” بسیار خوب ” (Ok) میباشد. این علامت با این معنا توسط غواصان استفاده میشود. اما در ژاپن و کشورهای عربی نوعی تهدید بهحساب میآید، اگرچه در ژاپن این علامت به معنای پول نیز شهرت دارد.
باید دقت نمایید که چگونه از حرکات و زبان بدن، استفاده میکنید.
برای اطلاعات بیشتر دراینباره، به صفحات ما با عناوین ارتباطات بین فرهنگی و اطلاعات بین فرهنگی رجوع نمایید.
اهمیت ارتباطات غیرکلامی
هنگامیکه ارتباط برقرار میکنیم، نشانههای غیرکلامی میتوانند خیلی مهم باشند و در بعضی موارد حتی خیلی مهمتر ازآنچه ما میگوییم.
ارتباطات غیرکلامی میتوانند تأثیر زیادی بر روی شنونده و همچنین نتایج حاصل از ارتباط، داشته باشند.
اخطار!
افراد تمایل دارند که کنترل آگاهانه بسیار کمی بر روی پیامهای غیرکلامی خود که از چیزی که میگویند ناشی میشود، داشته باشند.
این موضوع تا حدی صدق میکند، زیرا ارتباطات غیرکلامی بسیار بر مبنای احساس بوده و بنابراین تا حد زیادی غریزی میباشند.
درصورتیکه تطابقی بین پیامهای کلامی و غیرکلامی وجود نداشته باشد باید به پیامهای غیرکلامی اعتماد کنید.
همچنین عدم وجود پیامهای غیرکلامی میتواند به این معنا باشد که گوینده در حال کنترل زبان خود و تلاش برای پنهان کردن عواطف واقعیاش میباشد.
انواع ارتباطات غیرکلامی
انواعی از ارتباطات بین فردی که در آن پیامها بهصورت کلامی بیان نمیشوند را ارتباطات غیرکلامی مینامند.
تعداد زیادی از انواع ارتباطات غیرکلامی وجود دارد که عبارتاند از:
- حرکات بدن (اشاره شناسی) برای مثال، حرکات دست یا تکان دادن سر.
- وضعیت بدن یا چگونگی ایستادن و یا نشستن، دستبهسینه نشستن یا چیزهایی از این قبیل.
- تماس چشمی، میزان تماس چشمی اغلب سطح اعتماد را تعیین میکند.
- فرا زبان (شبه زبان)، یا جنبههای آواییِ جدا از گفتار، از قبیل گام و لحن صدا و سرعت صحبت کردن.
- نزدیکی یا فضای شخصی (فاصله شناسی بین اشخاص) که سطح صمیمیت را تعیین میکند.
- حالتهای صورت، شامل لبخند زدن، اخم کردن و حتی چشمک زدن.
- تغییرات فیزیکی، برای مثال، عرق کردن یا بیشازحد پلک زدن زمانی که عصبی میشوید.
اطلاعات بیشتری راجع به انواع ارتباطات غیرکلامی در صفحات “زبان بدن ” و “چهره و صدا ” وجود دارد.
درنتیجه…
ارتباطات غیرکلامی یک بخش بسیار پیچیده و درعینحال جداییناپذیر از مهارتهای ارتباطی است. گرچه مردم، اغلب بهطور کامل نسبت به رفتارهای غیرکلامی خود بیاطلاع هستند.
یک آگاهی ابتدایی از راهبردهای ارتباطات غیرکلامی در مورد چیزی که گفته میشود میتواند به بهبود تعاملات ما با دیگران کمک کند. دانشی که از این نشانهها داریم میتواند بهمنظور تشویق افراد به صحبت در مورد نگرانیهای خود استفاده شود که بهنوبهی خود منجر به یک درک مشترک بزرگتر خواهد شد که درنهایت هدف ما از ارتباط میباشد.
کسب مهارت در ارتباط غیر کلامی، یکی از المانهای مهم در توسعه فردی و موفقیت شغلی و حرفهای است.