توسعه فردی - مدیریت زمان، انرژی و تمرکزتوسعه فردی - بهره‌وری و افزایش عملکردتوسعه فردی - توانا بود هر که عادت کندتوسعه فردی - من می توانم صد مرتبه مهم تر از هوش و استعداد است!توسعه فردي - ناراحتي‌ها نتيجه‌ي از دست دادن فرصت‌هاستتوسعه فردی - برای قدرتی بیشتر به آرامشی عمیق تر نیاز دارید.توسعه فردی - اضطراب، نتیجه فقدان کنترل، سازماندهی، آماده سازی و اقدام است.

خانه / مهارت های فردی / هوش هيجانی / خود انگيزشی / تعادل میان کار و زندگی

تعادل میان کار و زندگی

تعادل میان کار و زندگی

تعادل میان کار و زندگی اصطلاحی است که نشان می‌دهد شما به زمانی هم برای کار کردن و هم رسیدن به سایر جوانب زندگی نیاز دارید، جوانبی که یا در ارتباط با خانواده است یا تمایلات شخصی. به قول این ضرب المثل فقط کار کردن بدون تفریح فرد را کودن می‌کند.

تعادل میان کار و زندگی

ماهیت ایدهٔ تعادل میان کار و زندگی

ریشهٔ این ایده که استراحت برای کار سودآورتر ضروری است به سال‌های بسیار قبل باز می‌گردد.

در دههٔ ۱۸۰۰ در دوران انقلاب صنعتی، کارخانه‌ها و اتحادیه‌ها توافق نظر داشتند که کارگران به یک روز استراحت نیاز دارند. بعدها این یک روز تبدیل به دو روز تعطیلات شد. اما در آن روزگار، کار بیشتر دستی بود و وقتی که کارگران محل را ترک می‌کردند، کار هم کاملاً متوقف می‌شد. آن‌ها می‌توانستند به طور کامل استراحت کنند و بدون فکر کردن یا نگران بودن در مورد اینکه در غیاب آنها کارها چگونه پیش می‌رود، استراحت کنند.

زمان همه چیز را تغییر داد.

عبارت تعادل میان کار و زندگی، عبارت تازه‌ای است. برای اولین بار در انگلستان در اواخر ۱۹۷۰ و در آمریکا در میانهٔ دههٔ ۱۹۸۰ بکار رفت. با این حال معنی جدیدی با توجه به تغییرات فناوری اخیر دارد که کارگران می‌توانند به صورت ۲۴ ساعته هفت روز هفته کار کنند. تلفن‌های هوشمند، تکنولوژی کار از راه دور و مواردی از این دست بدان معنی است که حتی در تعطیلات هم افراد می‌توانند بدون استراحت به کار خود ادامه دهند، این افراد باید همیشه در دسترس باشند و نباید کار را زندگی‌شان خارج کنند.

اهمیت تعادل میان کار و زندگی

مازلو می‌گوید مردم نیازهایی دارند که باید تأمین شوند. قبل از اینکه هر چیز دیگری را درنظر گرفت، نیازهای فیزولوژیکی مانند غذا، آب و سرپناه باید تأمین شوند. پس از آن افراد باید احساس امنیت و دوست داشته شدن و تعلق به یک گروه کنند.

در مرحلهٔ بعدی مسائل عزت نفس، نیازهای شناختی و نیازهای زیباشناسی و در نهایت در رأس همهٔ آنها خودباوری یا رسیدن به پتانسیل کامل به عنوان یک انسان مطرح می‌شود.

در واقع این بدان معنی است که کار نیازهای اصلی را برآورده می‌کند: پول تأمین کنندهٔ غذا و سرپناه و در نهایت امنیت است. کار همچنین به افراد این امکان را می‌دهد تا متعلق به یک گروه شوند و با یکدیگر کار کنند تا عزت نفسشان افزایش یابد.

در رأس هرم نیازهایی قرار دارند که تأمین آنها تنها با کار کردن ممکن نیست و در اینجا انتخاب سبک زندگی و صرف وقت برای تفریح مهم می‌شود.

بر اساس این هرم مشخص است که چرا تعادل میان کار و زندگی مفهومی نسبتاً مدرن است زیرا نیازهای اصلی شما باید قبل از اینکه نگران زیباشناسی یا خوباوری باشید، تأمین شوند.

استرس و استراحت

همانطور که در صفحهٔ استرس توضیح دادیم، در حالیکه میزان متناسبی از استرس می‌تواند بسیار سودآور باشد، استرس زیاد باعث مشکلاتی در سلامت فکری مانند فرسودگی ذهنی و افسردگی می‌شود. این‌ها فقط مشکلات شخصی نیستند، برای مثال فردی که به دلیل مشکلات پیش آمده به مرخصی طولانی مدت می‌رود به کسب وکار و شرکت خود صدمه وارد می‌کند و هزینه‌های زیادی برای آن به بار می‌آورد.

تأیید شده که استراحت و به ویژه امکان ترک موقتی کار برای کاهش استرس ضروری است.

در حالیکه تقریباً نیمی از افراد اذعان دارند که کارشان بسیار استرس زا است، ایدهٔ تعادل میان کار و زندگی اصلی مهم در اقتصاد محسوب می‌شود.

رسیدن به تعادل میان کار و زندگی:

رویه پیشنهادی:

رسیدن به تعادل میان کار و زندگی می‌تواند یک چالش باشد اما این ایده‌ها به شما کمک می‌کند تا شروع کننده باشید:

  1. ماهیت مشکل چیست و بزرگی آن تا چه میزان است؟

قبل از اینکه بتوانید اوضاع را بهتر کنید، باید مشکل را درک کنید.

سعی کنید که یک هفته یادداشت روزانه داشته باشید و زمانی که صرف هر کار می‌کنید، ثبت نمایید. اینکار باعث می‌شود که از وجود تعادل میان کار و زندگی‌ باخبر شوید. بهتر است که امتیازات جداگانه‌ای برای آنها ثبت کنید مانند بیرون بردن بچه و خوش گذرانی.

هشدار! ممکن است از نتایج شگفت زده شوید.

در یک تحقیق با استفاده از این روش مشخص شد که زنانی که تعادل خوبی میان زندگی و کارشان دارند و آنهایی که احساس می‌کنند وقت زیادی صرف کار می‌کنند، در واقع یادداشت‌های روزانهٔ بسیار مشابهی دارند. بیشتر این باور انعکاسی از برداشت ماست.

ببینید که چه میزان وقت آزاد باعث می‌شود که شرکت کنندگان در آزمایش احساس بهتری داشته باشند.

وقتی که متوجه شوید که چگونه زندگی از کار و سایر موارد جدا می‌شود، می‌توانید بر روی ایجاد فرصت‌هایی برای تعادل بیشتر کار کنید.

  1. شرایط ایده آل را شناسایی کنید

این رویه تا حدودی شبیه به تفکر استراتژیک است.

اول از همه لازم است که بدانید در کنار قرار دارید و به کجا می‌خواهید بروید. در مورد اینکه دوست دارید زندگی‌تان چگونه باشد، فکر کنید.

  • تعادل ایده آل میان کار و خانه چگونه است؟
  • دوست دارید زمانتان را چگونه سپری کنید؟

ترفندهای برتر: ساعت‌ها

یکی از روش‌های بسیار مفید روش ساعت‌هاست.

دو ساعت را بر روی صفحه‌ای بکشید، یکی برای کار ایده آل روزانه و دیگری برای آخر هفتهٔ ایده آل.

روز را به قسمت‌های مختلفی تقسیم کنید تا نشان دهید که دوست دارید چگونه سپری شود: چقدر بخوابید، چقدر کار روزمره و سایر کارهای لازم اما خسته کننده انجام دهید، چه میزان کار کنید و چه میزان وقت صرف کارهای دیگر کنید.

در مورد سایر چیزها دقیق باشید، اگر قرار است با بچه‌ها بازی کنید یا یک زبان یاد بگیرید. نظم ساعت ترسیم شده شما را وادار می‌کند تا کارهایتان را برنامه‌ریزی کنید و متوجهٔ واقعی بودن انگیزه‌هایتان شوید.

اگر می‌خواهید می‌توانید به جای یک ساعت هفت ساعت برای هفت روز هفته بکشید.

هشدار! در مورد اهدافتان واقع گرا باشید. باید کارهای خسته کننده‌ای مانند تمیزکردن و لباس شستن را هم انجام دهید.

  1. برای اینکه از اکنون به آینده برسید باید چه تغییراتی را اعمال نمایید؟

به وضعیت کنونی و شرایط ایده آل موردنظرتان بنگرید.

سه تا پنج تغییر مهم که شما را از وضعیت کنونی به سمت آینده می‌برد، شناسایی کنید. برای مثال اگر مشخص شد که می‌خواهید در شب یکشنبه یک ساعت مرز استراحت خود را افزایش دهید، برای رسیدن به آن چه باید کنید؟

بر روی گام‌های احتمالی متمرکز شوید:

  • به همکاران خود بگویید که در تعطیلات آخر هفته هیچ ایمیل را چک نمی‌کنید. 
  • علامتی مبنی بر خارج از سرویس در ایمیل خود قرار دهید تا به افراد یادآوری کرده باشید. 
  • تلفن کار و رایانه‌تان را در تعطیلات دور از خود قرار دهید. اگر ایمیل‌های کاری به تلفن همراهتان ارسال می‌شود، حساب کاربری را غیرفعال کنید یا گوشی دیگری برای خود انتخاب کنید. 
  • به خانواده بگویید که قصدتان چیست پس اگر دیدند که شما در حال چک کردن ایمیل‌ها هستید می‌توانند به شما یادآوری کنند.

اگر زمان کافی خارج از کار دارید، اما احساس می‌کنید که غرق در کارهای روزمره شده‌اید، این گام‌ها مناسب هستند:

  • اگر می‌توانید هزینهٔ خدمتکار را بپردازید سعی کنید از او بخواهید که کارهای روزمره را انجام دهد. 
  • از همسرتان یا بچه‌ها بخواهید تا این کارها را انجام دهید یا آنها را تقسیم کنید. 
  • یک روز در هفته را به عنوان روز بدون کارهای منزل در نظر بگیرید.

بخاطر داشته باشید:

رسیدن به تعادل میان کار و زندگی ممکن است اگر خودتان واقعاً خواستارش باشید.

می‌توانید زندگی‌تان را کنترل کنید و برای چیزهایی که برایتان اهمیت دارند، وقت صرف کنید. اگر می‌خواهید زمان بیشتری خارج از کار باشید، لازم است که یک روز زودتر از کار کنار بکشید.

ممکن است نیاز باشد که کمی جدی‌تر با همکارانتان رفتار کنید و به راحتی به آنها نه بگویید. اما وقتی که تغییر را شروع کنید به تدریج متوجه خواهید شد که رسیدن به تعادل بهتر میان کار و زندگی آسان‌تر می‌شود.

فراموش نکنید که کسب مهارت در مدیریت زمان، انرژی و تمرکز و تبدیل آموزه‌های آن به عادت، یک گام اساسی در برقرار کردن تعادل میان کار و زندگی می‌باشد. همچنین برقراری تعادل بین کار و زندگی یکی از پارامترهای اصلی در ارزیابی موفقیت شما در بهبود فردی و توسعه فردی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *