رفتارهای گروهی دشوار یعنی چه؟
مقاله ایجاد انسجام گروهی را نیز مطالعه نمایید.
انواع مختلفی از “رفتارهای دشوار” وجود دارند که میتواند در موقعیتهای گروهی رخ دهند. این مقاله برخی از رایجترین موارد را شرح میدهد: تضاد، عدم مشارکت یا کنارهگیری، انحصارطلبی و قربانی کردن.
سطح موفقیت یک گروه درنهایت بستگی به سطح انسجام درون گروه دارد، به عبارتی، موفقیت به چگونگی تعامل اعضای گروه و کنار آمدن آنها با یکدیگر بستگی دارد.
با شناخت، درک و به حداقل رساندن رفتارهای گروهی مشکلساز، کار گروهی مؤثرتر و کارآمدتر میشود.
تضاد
اختلافنظر در میان گروهها رایج بوده و اغلب راهی مطمئن برای ایجاد انسجام است؛ زیرا درصورتیکه افراد در مورد یک مسئله خاص مخالف باشند، فرصتی مییابند تا دلیل خود را شرح داده و شاید راهحلهای مختلفی برای مشکلات گروه ارائه دهند.
تعارض و بحث بیشتر میتواند راه خوبی برای بازتاب و شفافسازی اهداف گروه باشد و میتواند با در نظر گرفتن دیدگاههای تمام اعضای گروه، درک اعضا را بهبود بخشد. تضادها تنها زمانی تبدیل به مشکل میشوند که جنبه شخصی پیداکرده، به سمت فرد یا گروهی از افراد نشانه گرفته شوند و یا مدتزمان زیادی طول بکشند که در این صورت به ضرر اهداف گروه خواهد بود.
رهبری مؤثر گروه و انسجام باعث میشوند تا این اختلافنظرها برای گروه و افراد مثبت باشند. مثال زیر شرح میدهد که چگونه میتوان از تبدیلشدن اختلافنظرها به مشکلات جدیتر که منجر به اختلال و آشفتگی در گروه میشوند، جلوگیری کرد.
یک فرد در یک گروه میتواند چیزهایی که توسط رهبر و یا سایر اعضای گروه گفته میشود را به چالش بکشد. این میتواند منجر به اختلال در گروه شده و بر پیشرفت و وضعیت احساسی اعضای دیگر تأثیر بگذارد. هر نوع چالش یا اختلافنظر باید بهطور واضح موردبحث قرار گیرد، بهویژه اگر به نظر برسد دلیل معتبری برای آن وجود دارد. فرد مخالف باید تشویق شود که دیدگاههای خود را بهصورت مثبت برای سایر اعضای گروه بیان کند.
اگر این وضعیت در محیط گروه حل نشود، رهبر یا تسهیلگر میتوانند گفتوگو در مورد مسائل مربوط به شخص را بهدوراز سایر اعضای گروه ادامه دهند. در صورت تمایل، اختلافنظر میتواند درزمانی مشخص و توسط گروه موردبحث قرار گیرد، بهطوریکه گروه بهعنوان یک کل بتواند در مورد برخی از راهحلها مذاکره کند.
حل تضاد در گروه وابسته به سبک رهبری و نقشهای تیمی اعضای گروه است.
برای اطلاعات بیشتر به مقالات حل تضاد، سبکهای رهبری و نقشهای گروهی مراجعه کنید.
عدم مشارکت یا کنارهگیری
هرکسی حق دارد که در گروه مشارکت نداشته باشد، بااینحال معمولاً همه اعضا سعی میکنند در گروه همکاری کنند.
بعضی از اعضا بهجای مشارکت کلامی، ترجیح میدهند نظارهگر باشند و برخی نیز ممکن است مایل به همکاری و مشارکت باشند، ولی احساس خجالت، ترس از ابراز وجود یا عدم اعتمادبهنفس داشته باشند. برای غلبه بر فقدان اعتمادبهنفس اعضایی که مایل به شرکت در بحث هستند، عدم مشارکت آنها نیازمند یک رویکرد مثبت و دلگرمکننده است، بااینحال، نباید برای مشارکت در گروه تحتفشار قرار بگیرند.
برخی از اعضای گروه که کنارهگیری میکنند، ممکن است مدتی طول بکشد تا با محیط گروهی انس گرفته و اظهارنظر کنند. با گذشت زمان، اعضای برونگرای گروه که در ابتدا زیاد صحبت میکردند ممکن است بیشتر گوش دهند و کمتر صحبت کنند، درحالیکه افرادی که در ابتدا کمتر صحبت میکردند اکنون بیشتر راغب به آن هستند. این امر منجر به مشارکت متعادلتری خواهد شد.
برای اطلاعات بیشتر به مقاله چرخه حیات گروه مراجعه کنید.
انحصارطلبی
ممکن است زمانهایی وجود داشته باشند که یکی از افراد گروه نسبت به سایرین حرفهای بیشتری برای گفتن داشته باشد.
این امر زمانی میتواند رخ دهد که یک عضو در یک حوزه دارای تخصص باشد و نیاز است تا اطلاعات خود را با دیگران به اشتراک بگذارد. بااینحال، انحصارطلبی وقتی رخ میدهد که یک یا دو عضو بر گروه مسلط شده و نقش بقیه اعضا کمرنگتر شود.
انحصارطلبی میتواند منجر به رنجش دیگران در گروه شود که درنتیجه احساس خواهند کرد فرصت اظهارنظر ندارند.
رهبر یا تسهیل گر میتوانند با شرح وظایف برای فرد وضعیت را بهبود بخشیده و با پرسیدن نظرات سایرین بحث را به سمت آنها معطوف نماید. در شرایطی که تضاد در فضای گروهی قابلحل نیست، بهترین راهبرد ممکن این است که بحث در مورد مشکل تنها با فرد مربوطه ادامه یابد، بهنحویکه مثبت بوده و روحیه و مشارکتهای آتی وی را کاهش ندهد.
برای اطلاعات بیشتر در مورد تسهیل گروهی مؤثر، مقاله مهارتهای تسهیل را مطالعه کنید.
قربانی کردن
هنگامیکه اشتباهی در گروه رخ میدهد، متهم کردن یک یا چند نفر در گروه آسانترین کار ممکن است، این کار با عنوان ‘قربانی کردن’ شناخته میشود و میتواند به فرد مربوطه و همچنین به گروه بهعنوان یک کل، صدمه بزند.
فرد قربانی میتواند توسط گروه طردشده و هدف خشم، محرومسازی و تمسخر گروه قرار بگیرد. چنین رفتاری ممکن است منجر به کنارهگیری فرد شود، بهخصوص درصورتیکه شخص نخواهد یا نتواند از خود دفاع کند. همه مردم مرتکب اشتباهاتی میشوند و همه ما گاهی اوقات با شکست مواجه میشویم. قربانی کردن میتواند با قلدری قابلمقایسه باشد و صدمه زیادی به اعتمادبهنفس فرد قربانی وارد کند.
اگر گروه به خاطر یک نفر شکستخورده باشد، راه مناسب برای رسیدگی به این وضعیت این است که فرد صحبتی خصوصی با رهبر گروه داشته باشد. هدف یک گروه اجماع و حمایت از یکدیگر است. بنابراین کل گروه میتواند به دلیل اختصاص دادن وظایف نامناسب به یک شخص یا عدم پشتیبانی کافی از وی، مورد سرزنش واقع شود.
در صورت قربانی شدن یک فرد، رهبر گروه یا تسهیلکننده میتواند گروه را برای مدتی به چند زیرگروه تقسیم کند تا اثر اتهام گروه به آن شخص کاهش یابد. تعاملات بین فردی در یک واحد کوچکتر میتوانند ساختار متفاوتی یافته و به بازگشت اعتمادبهنفس اعضا کمک کند. سازماندهی دوبارهی گروه میتواند رفتارهای درون کل گروه را اصلاح و تغییر دهد.
سایر زمینههای مشکل
بسیاری از مسائل دیگر ممکن است در داخل گروهها به وجود آیند، ازجمله نگرانی عمومی نسبت به مشکلات خاصی مانند حضور نامنظم و رفتارها یا مشاجرات پرخاشگرانه.
راهبردهای تسهیلگر یا رهبر برای مقابله بهطور عمده به ویژگیهای گروه بستگی دارند. سن، تواناییها، انگیزه و احساسات اعضا. مشکلات اغلب میتوانند بهصورت زیر حل شوند:
- با دستورالعملهای واضحی که با توجه به ‘قوانین’ یا ‘هنجارهای’ گروه مشخص میشوند. بسیاری از گروههای رسمی در مرحله اول روی این قوانین مذاکره کرده و به توافق میرسند.
- با بازخورد مثبت به مشارکت افراد، از سوی رهبر گروه و سایر اعضای گروه.
- در مواردی که مشکلات به وجود میآیند، علت آنها باید بهوضوح درک شود.
غلبه بر مشکلات در یک گروه میتواند انسجام کلی و اعتماد متقابل گروه را بهبود بخشد.
کسب مهارت در مدیریت رفتارهای گروهی دشوار برای صاحبان کسب و کار و مدیران پروژه یکی از المانهای مهم توسعه فردی است.