مردم اغلب اصطلاح “مدیر” و “رهبر” را اشتباه میگیرند؛ مفهوم این دو یکسان نیست، هرچند ممکن است شخصی هم مدیر باشد و هم رهبر. ولی رهبری همان مدیریت نیست.
رهبر، یک یا تعدادی چشمانداز دارد و یا یک چشمانداز ایجاد میکند. در این صفحه، چشمانداز یک ایدهی کلی یا یک رویای قابلدستیابی است.
از طرف دیگر، مدیران برنامهریزی میکنند، برنامهریزی مدیر را قادر میسازد تا کارها را بهخوبی انجام دهد.
رهبری در خصوص پرسیدن سؤالاتی است که با “چه” و “چرا” آغاز میشوند و با دادن مسئولیت به افراد (پیروان) آنها را توانمند میسازد تا کارها بهصورت درست انجام دهند.
رهبران با مردم و احساسات آنها سروکار دارند.
مدیران سؤالاتی را میپرسند که با “چگونه” آغاز میشوند و بهطورکلی با فرآیندها، مدلها و سیستمها کار میکنند.
یکی از برجستهترین تمایزها بین رهبران و مدیران توسط وارن بنیس (Warren Bennis)، استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بیانشده است.
بنیس معتقد است که “مدیران کارها را درست انجام میدهند اما رهبران کار درست را انجام میدهند”. این به چگونگی فکر کردن در مورد کارها بستگی دارد. اگر در مورد درست انجام دادن کاری فکر میکنید، یعنی تمایل دارید که در مورد مکانیزم یا “چگونگی” انجام دادن کاری که در دست دارید، فکر کنید: این همان کاری است که یک مدیر انجام میدهد.
بااینوجود، انجام کار درست مفهوم فلسفیتری داشته و ما را وادار به فکر کردن در مورد آینده، چشمانداز و رؤیاها میکند: این یکی از ویژگیهای رهبر است.
در ادامه بنیس این افکار را با جزئیات بیشتری مقایسه کرد، جدول زیر میگوید که رهبری همان مدیریت نیست:
مدیر | رهبر |
نظارت (اداره) | نوآوری |
نگهداری | توسعه |
تمرکز بر روی سیستم و ساختار | تمرکز بر روی مردم و احساسات |
کنترل سیستم و مردم | الهامبخش مردم |
پذیرفتن روشهای موجود | به چالش کشیدن روشهای موجود |
دید کوتاهمدت دارد | چشمانداز بلندمدت دارد |
وظایف را مدیریت میکند | مردم را هدایت میکند |
رهبران ریسک کننده و مدیران محتاط
همچنین یکی از تمایزهای بین مدیران و رهبران در مورد ریسکها (یا ریسکهای پیشبینیشده) است که هردو اتفاق خواهند افتاد.
مدیران تمایل دارند که ریسک گریز باشند درحالیکه رهبران عموماً با احتمال بیشتری ریسک میکنند، اگرچه این امر لزوماً آنها را به افرادی ماجراجو تبدیل نمیکند.
رهبران در مورد برآورده کردن چشمانداز خود نگران هستند و بنابراین برای آنها طبیعی است که در طول مسیر با موانع و مشکلاتی مواجه شوند که باید بر آنها غلبه کنند. از منظر ریسک پذیری هم، رهبری همان مدیریت نیست.
رهبران معمولاً راحتتر ریسک میکنند و بنابراین میپذیرند که مسیر موردنیاز برای دستیابی به دیدگاه آنها همیشه سادهترین مسیر نیست.
- رهبر میتواند مشکلات را به فرصتها تبدیل کند و بهراحتی برای انجام دادن کارها قوانین را میشکند.
- مدیران تمایل دارند بیشتر بر روی وضعیت موجود متمرکز شوند و سعی میکند تا ریسک را به حداقل برسانند.
برای اطلاعات بیشتر صفحه “مدیریت ریسک” را مطالعه نمایید.
تعداد قابلتوجهی از رهبران در زندگی خود بر موانع مختلفی چیره شدهاند:
برای مثال، ضربات روحی دوران کودکی، اختلال در توانایی خواندن و حتی کوتاهتر بودن قد از حد متوسط. این ممکن است به آنها استقلال ذهنی موردنیاز برای انجام کارها بهطور متفاوت، ریسک کردن و بیشازحد نگران نبودن در مورد چیزی که دیگران دربارهی آنها فکر میکنند را، آموخته باشد.
- مدیران دارای زیردستانی هستند، یعنی افرادی که تحت نظر آنها کارکرده و از دستوراتشان پیروی میکنند.
- رهبران، حداقل زمانی که در حال رهبری هستند (که بسیاری از آنها مدیر نیز هستند)، پیروانی دارند.
پیروی یک اقدام داوطلبانه است و تا حدی از طریق گیرایی یا جذبهی رهبر به دست میآید.
جذبه از مهارتهای بین فردی عالی است و از درک این موضوع که شما همیشه نمیتوانید به مردم بگویید چهکاری باید انجام دهند، حاصل میشود. این کار برای الهام بخشیدن به مردم مؤثرتر بوده و باعث میشود که از شما پیروی کنند.
رهبران اغلب از مزایای رهبری تحولآفرین بهعنوان انگیزه برای پیروان خود استفاده میکنند، یعنی بر این باورند که پیروان به طریقی افراد بهتری برای پیروی میشوند.
چنین انگیزه دهندههایی بسیار قوی هستند، خیلی قویتر از انگیزه دهندههای مرسوم کاری مانند پول، شرایط کاری بهتر و یا مزایای دیگر.
نقشهای مدیر و رهبر اغلب مبهم بوده و با توجه به مهارتها و شخصیتهای فردی، همیشه نمیتواند مشخص باشد که در هر شرایطی چه کسی رهبر است.
ما امیدواریم که این صفحه به درک این مطلب که در واقع نقش مدیران و رهبران کاملاً متفاوت است و رهبری همان مدیریت نیست، کمک کرده باشد.
دانش تفاوت بین مدیریت و رهبری و کسب مهارت در رهبری برای توسعه فردی صاحبان کسب و کار ضروری است.
مقالاتی که در مورد رشد کسب و کار قرار میدید بسیار برام جذاب هستن سپاسگزارم