همهی کارآفرینان مسیر خود را طی کرده و ویژگیهای مخصوص به خودشان را دارند. گرچه، این صفحه برخی از ویژگیها و مهارتهایی که بهصورت عمومی در بین کارآفرینان موفق، مشترک هستند را بیان میکند.
چه چیزی یک کارآفرین را موفق میسازد؟
اکثر مردم در پاسخ به این سؤال خواهند گفت که کارآفرینان ریسکهای زیادی میکنند. اما چه چیزی کارآفرینان موفق را از سایرین متفاوت میکند؟ حتماً دوست ندارید که یک کارآفرین ناموفق باشید درحالیکه، تعداد بسیار زیادی کارآفرین ناموفق وجود دارد.
بخشی از این موضوع به تعریف شما از موفقیت بازمیگردد.
ویژگیها و مهارتهای کلیدی در کارآفرینی
۱٫ کارآفرینان عاشق کاری که انجام میدهند هستند
شاید کلیشهای به نظر برسد، اما بهعنوان یک کارآفرین باید بر روی ایده/محصول/شرکت خود بهسختی و برای مدت طولانی کار کنید. پس باید به آن علاقه داشته و آن را باور داشته باشید.
درصورتیکه علاقهای به کار یا ایدهی خود نداشته باشید، حاضر نخواهید شد که انرژی و زمان لازم را برای آن اختصاص دهید و گذر زمان نیز چیزی را در مورد شما عوض نخواهد کرد.
کارآفرینان موفق به آنچه انجام میدهند علاقهمند بوده و با تمام وجود به آن باور دارند. آنها همچنین افرادی را استخدام میکنند که این علاقه و اشتیاق را از خود نشان دهند.
اطلاعات بیشتر را در صفحهی “مهارتهای انگیزشی” ببینید.
۲٫ کارآفرینان به نقاط قوت و ضعف خود واقف هستند
اکثر کارآفرینان موفق بسیار خودآگاه هستند، آنها میدانند که چهکاری را بهخوبی انجام میدهند و چهکاری را نه.
آگاهی از نقاط قوت، کلیدی است که شما را قادر به برطرف کردن نقاط ضعفتان میکند، خواه از طریق توسعهی مهارتهایتان یا استخدام افراد دیگری که دارای آن مهارتها هستند.
برای درک بیشتر راجع به نقاط ضعف و قوت خود، به آزمون ‘چه نوع رهبری هستید؟’ رجوع کنید.
یک بخش مهم در مورد آگاهی یافتن از نقاط ضعف و قوت خود این است که زمانی را به بازتاب دادن نتایج کارهای خود اختصاص دهید.
۳٫ کارآفرینان میتوانند چشمانداز قانعکنندهای را توسعه و انتقال دهند
فکر میکنم درصورتیکه یک کارآفرین باشید، باید رؤیاهای بزرگ و بزرگتری داشته باشید.
هووارد شولتز (Howard Schultz) – رئیس و مدیرعامل شرکت استارباکس
ایجاد یک چشمانداز قانعکننده به معنای داشتن ایدهی روشن از جایی است که قصد دارید درنهایت به آن برسید. کارآفرینان موفق قادر هستند این چشمانداز را برای خود و دیگران بهخوبی به تصویر بکشند.
گرچه مهارتهای ارتباطی خوب، مهم هستند اما این امر تنها با داشتن این مهارتها میسر نمیشود. کارآفرین باید یک ایده داشته باشد و بداند که چگونه باید آن را به واقعیت تبدیل کند و سپس آن چشمانداز را بهعنوان یک راهنما برای همهی اقدامات خود حفظ کند.
برای اطلاعات بیشتر در مورد چگونگی توسعهی ایدههای خود به مقالهی تفکر خلاق مراجعه کنید، همچنین مقالههای تفکر راهبردی و برنامهریزی عملیاتی برای چگونگی تبدیل چشماندازتان به واقعیت مفید خواهند بود.
۴٫ کارآفرینان همواره برای شکست خوردن و دوباره بلند شدن و تلاش کردن آماده هستند
یک کارآفرین موفق از شکستها و موانع ترسی ندارد. یک شکست آغازین، میتواند یک فرصت عالی برای در پیش گرفتن یک رویکرد جدیدتر و امیدوارکنندهتر در مقابل مشکلات باشد که درنهایت منجر خواهد شد تا کارآفرین، قویتر از همیشه ظاهر شود.
جان روس (John Roos) – سفیر سابق ایالاتمتحده در ژاپن
این مهارت خاص یا شاید بهطور دقیقتر این ویژگی فردی، با عنوان انعطافپذیری شناخته میشود. این ویژگی یک عنصر کلیدی در هوش هیجانی بوده و شرح میدهد که تا چه حد در آماده شدن برای شکست و برخورد با آن بهعنوان یک تجربهی یادگیری، اعتمادبهنفس دارید.
درصورتیکه شکست، شما را ناراحت و آشفته میکند، بعید است که برای چیز جدیدی تلاش کنید، بنابراین انعطافپذیری یک مهارت مهم محسوب میشود. همچنین این مهارت ارتباط تنگاتنگی با اتکابهنفس که بخش مهم دیگری از هوش هیجانی است، دارد که شرح میدهد تا چه حد به دیگران نیاز دارید که به شما اعتبار بدهند.
کارآفرینان اغلب بهتنهایی کار میکنند و درجهی بالای اتکابهنفسی که دارند تحمل آنها را در مواقع سخت بالا میبرد.
۵٫ کارآفرینان همواره آمادهی یادگیری هستند
کارآفرینان موفق تنها با شکست بهعنوان یک تجربه برای یادگیری برخورد نمیکنند، بلکه همهچیز را فرصتی برای یادگیری میدانند.
این افراد معمولاً تشنهی یادگیری و مطالعات گسترده بهصورت آنلاین و آفلاین در حیطهی موضوعاتی که به آن علاقه داشته یا موضوعاتی که به کسبوکار آنها مربوط است، هستند. به این معنا که آنها تبدیل به متخصصان واقعی در رشتهی خود میشوند که بهمرورزمان شبکهای از متخصصان را شکل خواهند داد.
ازآنجاییکه آنها میپذیرند همواره نکات بیشتری برای یادگیری وجود دارد، بنابراین همیشه آمادهی مشورت با دیگران بوده و بهترین روش را برای توسعهی کسبوکار خود به کار میبرند.
کارآفرینان موفق به هر چیزی به چشم یک فرصت نگاه میکنند.
هر چالش، هر مشکل و هر مانعی فرصتی برای یادگیری و پیشرفت است. مانند آمادگی برای شکست، این ویژگی الزاماً یک مهارت محسوب نمیشود بلکه بیشتر یک نگرش است. اما این نگرش را میتوان با انجام کارهایی از قبیل تصمیم به یادگیری موارد جدید بهصورت روزانه یا خواندن هفتگی یا ماهیانهی کتابهایی با موضوعات جدید، توسعه داد.
۶٫ کارآفرینان عمل میکنند
کارآفرینان اغلب عملگرا هستند. آنها برای انجام ندادن کارها به دنبال عذر و بهانه نیستند، بلکه تنها بلند شده و انجامش میدهند.
در مراحل اولیهی یک کار نوپا (استارتآپ)، چنین خصوصیتی کاملاً ضروری است زیرا فرد دیگری برای انجام کار حضور ندارد، اما اکثر کارآفرینان در تمام جنبههای زندگی خود همینگونه عمل میکنند.
اگر این کار برای شما سخت به نظر میرسد صفحات “برنامهریزی عملیاتی”، “حل مسئله” و “مدیریت پروژه” را مطالعه کنید، همچنین ممکن است برای به دست آوردن ایدههایی راجع به چگونگی اولویتبندی زندگی خود مایل باشید صفحهی “مدیریت زمان” را نیز مطالعه کنید.
۷٫ کارآفرینان به میزان قابل قبولی اطلاعات مالی دارند و همواره مراقب سود و زیان مالی کار خود هستند
ممکن است مدیریت مالی برای شما کار هیجانانگیزی نباشد، اما اکثر کسبوکارهای جدید بیشتر از دلایل دیگر، به دلیل مشکلات گردش نقدینگی با شکست مواجه میشوند.
کارآفرینان موفق در مورد پولهای دریافتی از فروش، مشتریها یا حتی حق اختراعات و همچنین در مورد پولهای پرداختی ازجمله مخارج انبار، کارکنان و سایر منابع، نگران هستند.
نهتنها بهمنظور بقا برای مدت طولانی، درآمد باید بیشتر از هزینه باشد، بلکه نیاز است که پولهای خود را در زمان مناسبی دریافت کنید تا قادر به پرداخت صورتحسابهای خود در زمان سررسید آنها باشید. زمانی که شما در حساب خود برای پرداخت اجارهی هفتهی آینده پول ندارید، داشتن یک مشتری بزرگ که صد برابر آن مبلغ به شما بدهکار است سودی ندارد!
کارآفرینان موفق اغلب شخصیت جذابی داشته و ارتباط با دیگران برای آنها آسان است، این خصوصیت بهعنوانمثال برای زمانی که در تنگنای مالی قرار داشته و به وام نیاز دارید بسیار مفید است.
۸٫ کارآفرینان مشتری محور بوده و همواره آمادهی فروش هستند
استیو جابز هیچگاه در مورد آنچه مشتریان میخواستند نگران نبود. او بهسادگی هر آنچه را که توسعه میداد به مشتریان ارائه میداد و همواره چیزی که فکر میکرد درست بود، اما هر شرکتی، شرکت اپل نخواهد شد.
بهعنوان یک اصل کلی، درصورتیکه مشتریان خود را نادیده بگیرید، دیگر هرگز بر نخواهند گشت. اکثر کارآفرینان ایدهی بسیار روشنی از چیزی که مشتریانشان میخواهند دارند.
تمام بخشهای این قبیل سازمانها، بر روی توسعهی یک ایده، یک محصول یا خدمات که نیاز مشتری را برآورده میکند و همچنین بر فروش مزایایی به مشتریان، تمرکز دارند.
کارآفرین کیست؟
کلمهی ‘کارآفرین’ را بهصورت آنلاین جستجو کنید، خواهید دید که بیش از ۴۰ میلیون نتیجه دریافت میکنید.
رید هافمن (Reid Hoffman) یکی از بنیانگذاران لینکداین میگوید:
“کارآفرینی پریدن از یک صخره یا ساخت یک هواپیما در حین سقوط است.”
این جمله، دیدگاه جالبی برای نگاه کردن به موضوع کارآفرینی است، اما…
زمانی که کارآفرین هواپیمایی را ساخت که بهخوبی پرواز کرده و سقوط نمیکند، چهکاری باید انجام دهد؟
- هواپیما را به شخص دیگری فروخته یا اجاره دهد، صخرهی دیگری پیدا کرده و مجدداً شروع کند؟!!
- یا هواپیما را پرواز دهد؟
ریسک کنندههای پرکار
یکی از بزرگترین مشکلات کارآفرین بودن این است که باید سریع حرکت کنید؛ در غیر این صورت پیش از اینکه بالهای هواپیما را بسازید با بیشترین شتاب به زمین برخورد خواهید کرد.
بهعلاوه، بهندرت میتوانید کسی را بیابید که به شما کمک کند، زیرا کارآفرینان تقریباً همیشه با بودجهی بسیار کمی شروع میکنند. آنها معمولاً نمیتوانند افراد متخصص را استخدام کرده و یا از عهدهی مخارج واحد تحقیق و توسعه و تحقیقات بازار برآیند. این موارد باعث به وجود آمدن دو مانع رایج که کارآفرینان ملزم به غلبه بر آنها هستند میشوند: ظرفیت کارآفرین برای انجام کار و قدرت ریسکپذیری او.
اکثر کارآفرینان عنوان میکنند که موفقیت آنها یکشبه به دست نیامده است. چیزی که یکشبه به دست میآید بهتنهایی کار کردن تا نیمههای شب، بیدار شدن قبل از طلوع خورشید و خوابیدنهای کوتاه و مختصر است، زیرا آنها همواره نگران فردا هستند.
مهم نیست که آیا مانند کارآفرینان اولیهی dot.com به سمت موقعیتهای ناشناخته درحرکت هستید یا مانند ریچارد برانسون زمانی که فروشگاه ویرجین را راهاندازی کرد، زمینههای جدید یک صنعت موجود را مدنظر قرار میدهید؛ اگر به دنبال پاداش هستید باید تلاش کنید.
برخلاف کارمندان، کارآفرینان این میزان مسئولیت را به دوش گرفته و ریسکهای فردی بالایی را میپذیرند؛ پدر و مادر برانسون مجبور بودند در اولین فرصت خانهی خود را دوباره بهمنظور ضمانت وی به رهن بگذارند.
این افراد بسیار ثروتمند هستند، اما کارآفرین بودن صرفاً به معنای تولید ثروت فراوان نیست.
کارآفرین بودن بهطور ساده به این معناست که بهجای اینکه کارمند دیگران باشید، کسبوکار خود را آغاز کنید. موفقیت در کارآفرینی میتواند منجر به این امر شود که انجام دادن کار بهتنهایی را متوقف کرده و به رهبر یک صنعت تبدیل شوید. درصورتیکه کسبوکاری را ایجاد کرده و سپس برای بقیهی زندگی کاری خود آن را مدیریت کنید دیگر یک کارآفرین نیستید!
بسیاری از کارآفرینان تمایلی به کسب درآمد زیاد ندارند، آنها ترجیح میدهند زندگی بیسروصدای کاری خود را داشته و آن را به یک امپراتوری تبدیل نکنند.
تفاوت عمدهی بین یک کارآفرین و یک مدیر اجرایی کسبوکار، وسعت انتخاب آن دو است.
کارآفرین بودن مستلزم داشتن جسارت، تلاش، کمی شانس و پافشاری زیاد است. بله، ایجاد یک شرکت، ویژگیهای مشابهی میطلبد، اما خطرات آن چگونه است؟
توانایی و تمایل برای ایجاد موفقیتهای فراوان و به خطر انداختن این موفقیتها است که کارآفرینان را از ما متفاوت میسازد.
ممکن است که به ثروت شخصی آنها یا آسوده بودنشان از سیاستهای اداری و اینکه رئیس خود هستند، غبطه بخوریم، اما بدون کارآفرینان ملتها شکستخورده و با آنها رشد خواهند کرد.
صحبت پایانی
قطعاً بسیاری از کارآفرینان موفق از تمام این خصوصیات و مهارتها برخوردار نیستند.
بااینحال، به نظر میرسد هرچه بیشتر فاقد این مهارتها و خصوصیات باشید، کمتر احتمال دارد که بهعنوان یک کارآفرین، موفق شوید یا درواقع کمتر احتمال دارد که از فرآیند تلاش برای اول شدن خود لذت ببرید که این امر حداقل بهاندازهی موفق شدن اهمیت دارد. از طرف دیگر، کارآفرین بودن الزاماً انجام یک کار بارز و محسوس نیست، گاهی اوقات تنها رؤیاپردازیهای بزرگ در مورد زندگی است.
مهارتهای کارآفرینی نقش بسیار پررنگی در بهبود فردی و توسعه فردی شما دارند.