روند برنامهریزی توسعه فردی
بهبود مهارتها که با عنوان توسعه فردی شناخته شدهاست، بهخودیخود اتفاق نمیافتد. چیزی که اهمیت دارد این است که توسعه فردی در مکان و زمان مناسب و با بهرهوری از فرصتها، رخ دهد. اما توسعه فردی از طریق طیف گستردهای از مهارتها، بهصورتی که مؤثر و دائمی باشد، نیاز به تلاش مضاعف و آگاهانه دارد.
قبل از اینکه به تشریح اهمیت برنامه ریزی برای توسعه فردی بپردازیم، لازم به ذکر است که مهمترین و اصلی ترین برنامه برای توسعه فردی، برنامه ریزی برای یادگیری و اجرای آموزه های مدیریت زمان، انرژی و تمرکز است.
این صفحه به شرح اهمیت “برنامه توسعه فردی” بهمنظور دستیابی به اهداف و آرزوها، میپردازد، خواه این اهداف حول محور شغل شما باشند یا حتی خیلی شخصیتر.
چرا به یک طرح یا “برنامه توسعه فردی” نیاز داریم؟
ممکن است در موقعیتهای مختلفی از زندگی، فرصتهایی برای توسعه فردی به شما ارائه شود، مثلاً فرصت کار با یک فرد موفق یا انجام کاری جدید و غیرمنتظره.
اما حقیقت این است که خودتان شانس خود را ایجاد میکنید.
هرچه بیشتر تلاش کنید، شانس بیشتری نصیبتان خواهد شد (به نقل از جری باربر، بازیکن گلف، در سال ۱۹۶۰)
بهعبارتدیگر، باید بدانید برای رسیدن به یک هدف خاص کدام مهارت را باید بهبود دهید و سپس بر روی همان مهارت کار کنید. اگر در جهت توسعهی مهارتهای مورد نیازتان، برنامهریزی نکنید، قادر به دستیابی به اهدافتان نخواهید بود.
بنابراین دلیل تدوین “برنامه توسعه فردی” بسیار روشن است: باید بدانید که چه هدفی دارید و همچنین بدانید که کلید رسیدن به آن هدف از طریق اقداماتی که انجام میدهید، در دستان شما خواهد بود. برنامهریزی برای اقداماتی که نیاز است در جهت اهداف خود انجام دهید، یک گام حیاتی در این فرآیند است.
بسیاری از افراد، اولین بار از “برنامه توسعه فردی” بهعنوان بخشی از کار خود یا یک دورهی تحصیلی استفاده میکنند. درحالیکه اهمیت برنامهریزی برای بهبود یا تغییر خودتان تنها به موقعیتهای رسمی و اداری محدود نمیشود، بلکه در زندگی شخصی شما نیز بسیار کمککننده خواهد بود.
چرا فکر میکنید که به یک “برنامه توسعه فردی” نیاز ندارید؟
ممکن است در برخی از مواقع احساس کنید نیازی به یک “برنامه توسعه فردی” ندارید. برای مثال، ممکن است یک دورهی تحصیلی را به پایان برده و یا به یک نقطه از زندگی شخصی خود رسیده باشید که بهصورت آگاهانه تصمیم به رسیدن به آن گرفته بودید و بنابراین نخواهید کاری را از طریق توسعه فردی برنامهریزی کنید.
بهطور غریزی انسان هرروز به درس گرفتن از رخدادهای زندگیاش ادامه میدهد، به همین دلیل است که این فرآیند را ‘یادگیری مادامالعمر’ مینامند. اما ممکن است نخواهید اقدامات خود را به شکل یک سند، تدوین کرده یا در جهت هدف خاصی کار کنید. مشکلی نیز وجود نخواهد داشت.
اما به خاطر داشته باشید زمانی که واقعاً میخواهید مهارتهای خاصی را در خود پرورش دهید، برنامهریزی در رسیدن به اهدافتان به شما کمک خواهد کرد.
اجزای یک “برنامه توسعه فردی”
مواردی وجود دارند که نیاز است در یک “برنامه توسعه فردی” لحاظ شوند.
۱٫ یک چشمانداز روشن از جایی که میخواهید باشید و همچنین دلیل آن
فکر کردن در مورد جایی که میخواهید به آن برسید و همچنین کاری که قصد دارید انجام دهید، بسیار کمککننده خواهد بود. همچنین نیاز است در مورد بازههای زمانی مختلف نیز فکر کنید. برای مثال، یک ماه، شش ماه، یک سال یا پنج سال.
در تمام زمینههای زندگی مانند شغل، محل زندگی، تفریحات و حتی روابطتان، شکستن چشمانداز یا هدف تا حد امکان به اهداف و اطلاعات جزئیتر، بسیار سودمند است. هرچه بیشتر بتوانید به جزئیات اشاره کنید، حتی تا چگونگی احساستان در مورد آن، حفظ چشماندازتان در مواقع دشوار آسانتر خواهد بود.
۲٫ درک مناسب از مهارتهای موردنیاز برای رسیدن به چشماندازتان
گام بعدی در تدوین “برنامه توسعه فردی” این است که فکر کنید به چه مهارتهایی نیاز داشته و چرا پرورش این مهارتها برای دستیابی به چشمانداز مهم است.
بهعنوانمثال:
- آیا برای گرفتن یک شغل خاص یا پیشرفت در حرفهی خود به مهارتهای مشخصی نیاز دارید؟
- آیا در حال برنامهریزی برای زندگی در خارج از کشور بوده و نیاز به توسعهی مهارتهای زبانی خود دارید؟
- آیا در حال تلاش برای مدیریت یک موقعیت خاص بوده و نیاز به مهارتهای جدیدی دارید که به شما کمک کنند؟
- آیا به شما گفتهشده است که فاقد مهارتهای خاصی برای کار با دیگران بوده و نیاز است که آن مهارتها را پرورش دهید؟
مهم است که مطمئن شوید مهارتهایی که به دنبال کسب آنها هستید بهطور مشخص به یک هدف وصل هستند و آن هدف نیز بهنوبهی خود به چشمانداز شما منتهی میشود. در غیر این صورت تلاشهای شما برای توسعه فردی، ممکن است با شکست مواجه شود. بهطور دقیقتر، این احتمال وجود دارد که شما مهارتهای خود را به درستی انتخاب نکرده باشید و یا بهطور کامل از بازهی زمانی که در اختیار دارید آگاه نباشید.
شناسایی زمینههایی که باید بر روی آنها کار کنید
درصورتیکه مطمئن نیستید چه مهارتهایی در یک زمینهی خاص مهمتر هستند، ممکن است استفاده از یک ابزار خودارزیابی از قبیل آزمونهای خودارزیابی مهارتهای بین فردی مفید باشند.
۳٫ یک ایدهی واضح از چیزی که میخواهید به آن برسید و میزان تفاوت آن با چیزی که در حال حاضر هستید
تفاوت بین جایی که الآن هستید و جایی که قصد دارید به آن برسید، اهمیت و بزرگی کاری که باید انجام دهید را برای شما مشخص میکند. بنابراین این تفاوت، بر روی زمانی که این کار به خود اختصاص میدهد و همچنین میزان تلاشی که نیاز دارد، تأثیرگذار خواهد بود.
بهعنوانمثال، اگر برای مهاجرت و یا یک سفر به خارج از کشور در حال برنامهریزی هستید، نیاز دارید که مهارتهای زبانی خود را توسعه دهید؛ اما:
- درصورتیکه برای مدتی در آن کشور خارجی زندگی کردید و بهخوبی به آن زبان صحبت میکنید، احتمالاً تنها نیاز خواهید داشت که مهارت زبانی خود را مثلاً با گوش دادن به یک رادیوی خارجی حفظ کنید.
- گرچه، اگر تابهحال آن زبان را نیاموخته و در حال شروع از مبتدیترین سطح آن هستید، ممکن است به آموزشهای فشرده یا حتی یک دورهی آموزشی قرارگیری در محیط آن زبان، نیاز داشته باشید تا مطمئن شوید میتوانید مهارت زبانی خود را به سریعاً توسعه دهید.
۴٫ تعیین اولویت برای هر زمینه در “برنامه توسعه فردی”
نمیتوان همهی کارها را در یکزمان انجام داد. بلکه نیاز به اولویتبندی آنها وجود دارد. یک راه بسیار مناسب به این منظور، این است که همهی زمینههایی که قصد توسعهی آنها را دارید فهرست کنید، سپس در مورد هرکدام از آن زمینهها دو سؤال از خود پرسیده و پاسخ خود را بهصورت امتیاز از یک تا پنج مشخص کنید:
- این زمینه تا چه حد برای من اهمیت دارد؟
- در حال حاضر توسعهی آن تا چه حد ضروری است؟
برای هر زمینه، امتیاز دو سؤال را باهم جمع بزنید، در این صورت بهتر متوجه خواهید شد که ابتدا باید بر روی کدام زمینهها متمرکز شوید، به این دلیل که این زمینهها برای شما مهمتر بوده و یا ازنظر زمانی بحرانیتر هستند.
کار بر روی سایر زمینهها را یک یا حتی چند سال به تعویق بیندازید.
۵٫ اطلاعات دقیقتری از اینکه به ازای هر مهارت یا زمینه چگونه از جایی که هستید بهجایی که میخواهید باشید، میرسید؟
شاید بدیهی به نظر برسد اما باید بدانید که چگونه از یک نقطه به نقطهای دیگر خواهید رسید یعنی از جایی که الآن هستید بهجایی که میخواهید باشید. برای مثال، آیا تصمیم دارید که در برخی از دورهها ثبتنام کرده یا بهصورت آنلاین و با استفاده از وبسایتی مشابه با این وبسایت، آموزش ببینید؟
شکستن چشمانداز به اهداف کوچکتر ازلحاظ زمانی، میتواند سودمند باشد. مثلاً در یک ماه/شش ماه/ یا یک سال چهکارهایی باید انجام دهید تا به هدفی که برای انتهای این بازهی زمانی تعیین کردهاید برسید؟ این کار بررسی پیشرفت شما را آسانتر کرده و شما را در مسیر هدف خود نگه میدارد.
آیا این فرآیند آشنا به نظر میرسد؟
اگر مقالههای دیگری درزمینهی مهارتهای موردنیاز خوانده باشید، ممکن است این فرآیند ازنظر شما آشنا باشد. درواقع این فرآیند بسیار مشابه با فرآیند استفادهشده برای طراحی یک برنامهی استراتژیک است.
“برنامه توسعه فردی” میتواند بهعنوان یک تفکر راهبردی در نظر گرفته شود؛ یعنی میخواهید کجا باشید و چگونه به آن خواهید رسید؟
در صفحهی ما با عنوان تفکر راهبردی، میتوانید به اطلاعات بیشتری در این زمینه دست پیدا کنید. همچنین صفحهی ما با عنوان تعیین اهداف شخصی به شما کمک خواهد کرد تا در مورد چیزی که میخواهید به آن برسید، فکر کنید.
آیا این فرآیند آشنا به نظر میرسد؟
زمانی که برای اولین بار به توسعه فردی فکر میکنید، ممکن است به نظر برسد که چیزی دراینباره نمیدانید و هیچ مهارتی نیز ندارید. احتمالاً این مرحله برای شما نسبتاً غافلگیرکننده خواهد بود؛ اما مهم است که دو نکته را به خاطر بسپارید:
۱٫ قطعاً مهارتهایی دارید. شما در تمام عمر خود در حال یادگیری و پیشرفت بودهاید و قطعاً مهارتهای بسیار زیادی دارید. مقاله مهارتهای قابلانتقال میتواند به شما در درک بهتر این موضوع کمک کند.
۲٫ مجبور نیستید که همهچیز را در یکزمان بهبود ببخشید. در حقیقت، بهتر است که این کار را انجام ندهید. در یکزمان تنها بر روی یک یا دو زمینه تمرکز کنید، خواهید دید که بهبود بیشتری حاصل خواهد شد.
دلیل اینکه در برخی مواقع توسعه فردی را ’یادگیری مادامالعمر’ مینامند این است که هیچ محدودیت زمانی در آن وجود ندارد.