توسعه فردی - مدیریت زمان، انرژی و تمرکزتوسعه فردی - بهره‌وری و افزایش عملکردتوسعه فردی - توانا بود هر که عادت کندتوسعه فردی - من می توانم صد مرتبه مهم تر از هوش و استعداد است!توسعه فردي - ناراحتي‌ها نتيجه‌ي از دست دادن فرصت‌هاستتوسعه فردی - برای قدرتی بیشتر به آرامشی عمیق تر نیاز دارید.توسعه فردی - اضطراب، نتیجه فقدان کنترل، سازماندهی، آماده سازی و اقدام است.

خانه / مهارت های بین فردی / مقدمه‌ای بر حل اختلاف

مقدمه‌ای بر حل اختلاف

حل اختلاف

مقاله­‌ مهارت­‌های میانجی­گری را نیز ببینید.

تضاد بین فردی واقعیتی از زندگی است که تقریباً می‌تواند در هر محیطی، از سازمان­‌ها گرفته تا روابط شخصی، بروز کند. آموزش دیدن به‌منظور حل تضاد به نحوی مؤثر که سطح استرس را افزایش ندهد، برای همه­‌ افراد از اهمیت خاصی برخوردار است.

اولین قدم به‌منظور حل‌وفصل تضاد این است که تصمیم بگیرید می­‌خواهید از چه راهبردی برای حل آن استفاده کنید. گرچه پیش از اینکه بتوانید این کار را انجام دهید، باید ریشه­ تضاد و سپس نوع آن را شناسایی کنید.

سه نوع اصلی تضاد وجود دارد.

انواع تضاد

سه نوع تضاد وجود دارد، تضادهای رابطه­‌ای یا فردی، تضادهای سازنده و تضاد منافع:

  1. تضاد یا تفاوت‌های فردی و رابطه‌ای معمولاً در رابطه با هویت یا تصویری که از خود داریم یا جنبه­‌های مهم یک رابطه مانند وفاداری، عدم اعتمادبه‌نفس، خیانت یا عدم احترام بروز می‌کنند. 
  2. تضادهای سازنده مربوط به اهداف، ساختارها و رویه‌­ها بوده و به معنای چیزی نسبتاً محسوس و ساختاریافته درون سازمان یا برای یک فرد است. 
  3. تضاد منافع مربوط به روش‌­هایی است که در آن­ها ابزارهای رسیدن به اهداف تقسیم می‌شوند، ازجمله زمان، پول، مکان و کارمندان. این تضادها همچنین می‌توانند در رابطه با عوامل مرتبط با این ابزارها نیز ایجاد شوند از قبیل اهمیت نسبی آن­ها یا دانش و تخصص. یک مثال از این تضاد زوجی هستند که بر سر این موضوع که پولی را صرف تعطیلات کنند یا تعمیر سقف، باهم اختلاف دارند. 

حل تضاد

مقابله با تضاد هرچه سریع­‌تر انجام شود آسان­تر خواهد بود، زیرا در این حالت هنوز شرایط دشوار نشده و کم­تر احتمال دارد که سایرین به طرفداری یک‌جانبه بپردازند و همچنین احساسات منفی به حداکثر میزان خود نرسیده‌­اند. بهترین روش حل تضاد در مراحل اولیه­ آن، صحبت با طرفین اختلاف برای رسیدن به یک توافق است.

برای اطلاعات بیشتر مقاله‌های مهارت­‌های مذاکره و برقراری ارتباط در شرایط دشوار را مطالعه کنید.

در صورت تأخیر در حل تضاد، احتمال دارد افرادی که در آن درگیر هستند نیاز به میانجی­گری یا حتی داوری و حکم دادگاه داشته باشند، بنابراین خیلی بهتر است که در اسرع وقت به آن رسیدگی شود.

پنج راهبرد مهم برای مقابله با تضادها وجود دارند که همه­ آن‌ها می‌توانند با توجه به اینکه چه کسی برنده می‌شود و چه کسی بازنده، مطرح شوند.

همان‌طور که در مقاله­ تحلیل رفتار متقابل شرح داده می‌شود، یک موقعیت برد-برد همیشه برای همه­ افراد بهتر خواهد بود.

پنج راهبرد برای مقابله با تضاد

  • رقابت یا مبارزه

این‌یک موقعیت برد-باخت است که در آن نقطه­‌ قوت و قدرت یک فرد باعث می‌شود در رقابت پیروز شود.

این راهبرد در زمان مناسب خودش کاربرد دارد، اما کسی که از این راهبرد استفاده می‌کند باید آگاه باشد که درنهایت یک بازنده وجود خواهد داشت، درصورتی‌که بازنده هیچ راهی برای بیان نگرانی­‌های خود نداشته باشد، منجر به ایجاد احساسات بد در وی می‌شود.

  • همکاری

این راهبرد یک نتیجه­ ایده آل برای تضاد یعنی یک موقعیت برد-برد ایجاد می‌کند.

بااین‌حال، این راهبرد نیاز دارد که همه­ افراد درگیر در تضاد به‌منظور مقابله با مشکلات و یافتن راه‌حلی که موردتوافق همه باشد، وقت صرف کنند.

  • مصالحه یا مذاکره

این راهبرد به‌احتمال‌زیاد نتیجه­ بهتری نسبت به موقعیت برد-باخت خواهد داشت اما یک موقعیت برد-برد کامل هم نیست.

هردو طرف درگیر در تضاد به نفع یک راه‌حل که موردتوافق هردو طرف است کنار می­‌کشند. این راهبرد نسبت راهبرد همکاری به زمان کمتری نیاز دارد، اما احتمالاً موجب شکل‌گیری تعهد کمتری نسبت به نتیجه می‌شود.

  • تکذیب یا اجتناب

در این راهبرد همه وانمود می‌کنند که مشکلی وجود ندارد.

این راهبرد زمانی که طرفین درگیر در تضاد برای آرام­ شدن پیش از هرگونه بحثی نیاز به زمان دارند یا درصورتی‌که تضاد چندان مهم نیست سودمند است، اما درصورتی‌که اختلاف فروکش نکند نمی‌توان از آن استفاده کرد. این راهبرد یک موقعیت باخت-باخت ایجاد می‌کند، زیرا همچنان احساس بد با طرفین اختلاف همراه بوده و کاهش تنشی از طریق بحث و گفت­وگو اتفاق نخواهد افتاد، درنتیجه ازلحاظ تحلیل رفتار متقابل، افراد در موقعیت ‘من خوب نیستم، تو خوب نیستی’ قرار خواهند گرفت.

  • کم‌اهمیت جلوه دادن مشکل (پنهان کردن مشکل)

در ظاهر هماهنگی حفظ می‌شود، اما درواقع هنوز تضاد وجود دارد.

این راهبرد مشابه راهبرد قبل است با این تفاوت که یک نفر از طرفین اختلاف، با پنهان کردن تضاد و کم‌اهمیت جلوه دادن آن مشکلی ندارد، درحالی‌که دیگری همچنان در تضاد با طرف مقابل باقی می‌ماند، بنابراین موقعیت برد-باخت ایجاد می‌شود. این راهبرد می‌تواند در مواقعی که حفظ یک رابطه مهم‌تر از مقابله با تضاد در آن لحظه است به کار گرفته شود، اما درصورتی‌که سایرین درگیر در تضاد احساس کنند باید با آن مقابله کنند، این راهبرد مفید نخواهد بود.

این پنج رفتار را می‌توان با توجه به توازنی که می‌شود بین نگرانی برای خود و نگرانی برای دیگران در نظر گرفت، نمایش داد.

حل اختلاف

مهارت‌های ضروری برای رسیدگی به تضاد

مهارت­های مفید بسیاری برای رسیدگی به تضاد وجود دارند. مهم­ترین مهارت، جرأت­‌ورزی است.

شما باید قادر باشید نظرات خود را به‌طور روشن و قاطعانه، اما بدون خشونت و سلطه­‌جویی بیان کنید. یک مدل از این روش این است که ‘موقعیت را شرح دهید، احساسات خود را بیان کنید و مشخص کنید که می‌خواهید چه‌کاری انجام شود’، اما برای اطلاعات بیشتر و دریافت ایده‌هایی به‌منظور توسعه‌­ شهامت خود، می‌توانید در دوره شهامت استاد محمد پیام بهرام پور شرکت کنید.

همچنین باید مهارت گوش دادن فعال را تمرین کنید تا اطمینان حاصل کنید که می‌توانید به‌طور کامل شرایط افراد درگیر در تضاد را درک کنید، تفاوتی نمی‌کند که شما خودتان در تضاد درگیر باشید یا برای وساطت و میانجی­گری تلاش می‌کنید. برای اطلاعات بیشتر مقاله­ گوش دادن فعال را مطالعه کنید.

همچنین درک و تشخیص احساسات خود و دیگران نیز سودمند است.

احساسات هرگز خوب یا بد نیستند اما می‌توان گفت مناسب یا نامناسب هستند. در مدیریت تضاد کمک به سایرین برای تشخیص زمانی که احساساتشان نامناسب است و یا تشخیص زمانی که باید آن را بیان کنند، مفید است. برای اطلاعات بیشتر مقاله‌­ مدیریت احساسات  را ببینید.

همچنین خوب است که قادر باشید خود را به‌جای دیگران گذاشته و از افرادی که درگیر آن مشکل مشابه هستند حمایت کنید. این مهارت، همدلی نامیده می‌شود.

درنهایت…

در هنگام رسیدگی به تضاد چه به‌عنوان یک واسطه و چه به‌عنوان یک فرد درگیر در آن، مهم است که محدودیت­‌های خود را بشناسید.

اگر به نقطه‌­ای رسیدید که احساس کردید مداخله­ شما کمکی به حل تضاد نمی‌کند، ایرادی ندارد که از فرد دیگری کمک بخواهید. گاهی اوقات ممکن است نیاز به دخالت فرد دیگری داشته باشید، ازجمله یک واسطه­ آموزش‌دیده. بهتر است به‌جای دخالت خودتان و بدتر کردن اوضاع، از فرد دیگری کمک بخواهید.

کسب مهارت و توانایی در حل اختلاف یکی از المان‌های مهم در توسعه فردی برای مدیران و صاحبان کسب و کار به شمار می‌رود. 

یک دیدگاه

  1. خیلی مفید و تاپیرگذار بود ممنونم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *