توسعه فردی – بهبود فردی آموزش مهارت‌های بهبود و توسعه فردی
آگاهی سیاسی
آگاهی سیاسی یکی از بخش‌های اصلی همدردی است که آن نیز خود در مجموعه هوش عاطفی قرار می‌گیرد.
بعضی از نظریه پردازان آگاهی سیاسی را حساسیت نسبت به سیاست عمومی و حکومت و دستور کارهای سیاست مداران دانسته‌اند.
با این حال در وسیعترین تعریف که در هوش عاطفی هم مطرح می‌شود آگاهی سیاسی شناخت جریانات یا برنامه‌های کاری پنهان در یک سازمان و به ویژه روابط قدرت آن سازمان است.
بسیاری از افراد ایده آگاهی سیاسی را نقش مردم در سیاست‌ها یا تلاش برای برانگیختن دیگران با استفاده از تاکتیک‌های سیاسی می‌دانند. اما آگاهی سیاسی نیرویی برای خوبی‌ها و انجام کارها در سازمان‌ها و همچنین مهارتی ضروری در زندگی است.
یکی از جرائم خودداری از شرکت در برنامه‌های سیاسی این است که افراد زیردستتان بر شما فرمانروایی خواهند کرد. (افلاطون)
سیاست‌های سازمانی و آگاهی سیاسی
سیاست‌های سازمانی که در هر گروه یا سازمانی به صورت اجتماعی، تجاری یا داوطلبانه وجود دارد، عبارتی است که برای توصیف روابط قدرت در گروه بکار می‌رود.
به عبارت دیگر
- کارها چگونه در اینجا انجام می‌شوند؟
- چه کسی قدرت واقعی را برای تصمیم گیری دارد؟
- چه کسی بر اساس تصمیمات عمل می‌کند؟
سیاست‌های سازمانی ارتباط کمی با سلسله مراتب سازمانی رسمی و چیزهایی دارند که در رابطه با مردم هستند به ویژه در روابط، شخصیت‌ها و تجربیات قبلی.
آگاهی سیاسی را می‌توان شناخت این شبکه‌ها و توانایی مسیریابی در میان آنها و انجام کارها دانست.
آگاهی سیاسی در رابطه نزدیک با آگاهی تجاری است اما آگاهی تجاری کاملاً بر روی محیط خارجی سازمان متمرکز است در حالیکه آگاهی سیاسی بیشتر به محیط داخلی توجه دارد.
مدل آگاهی سیاسی
سیمون بادیلی و کیم جیمز مدلی مناسب از مهارت‌های سیاسی را با استفاده از دو بعد زیر ایجاد کرده‌اند:
- خوانش یا مهارت‌هایی که افراد از انها برای شناخت جهان اطرافشان استفاده می‌کنند.
این بعد بر روی طیف آگاهی سیاسی تا ناآگاهی سیاسی بنا شده است و توانایی فرد را برای خواندن رویه‌های سازمانی، برنامه‌های کاری، محل قدرت، فرهنگ، سبک و غیره نشان می‌دهد. ناآگاهی سیاسی به عنوان ناتوانایی یا عدم تمایل برای تشخیص هر کدام از این جوانب تعریف می‌شود.
بنابراین دو قطب طیف، باهوش و نادان خواهند بود. افراد باهوش کسانی هستند که قدرت سیاسی در سازمان را می‌شناسند و از آن استفاده می‌کنند و افراد نادان کسانی هستند که حتی متوجه وجود آن هم نمی‌شوند.
این بعد آگاهی فرد را از سیاست‌های سازمان توصیف می‌کند.
- نگهداری یا مهارت‌هایی که فرد برای شناخت دنیای درونی‌اش از آن استفاده می‌کند.
این بعد در مورد کارهایی است که فرد انجام می‌دهد، قصد انجامش را دارد. به عبارت دیگر اساس اقداماتش چه چیزهایی هستند؟
بادیلی و جیمز مقیاس را از کار ترکیبی تا بازی با بازی‌های روان شناسی متغیر دانسته‌اند. بنابراین این بعد مقیاس باهوش/ نادان را برای ایجاد چهار حالت تعدیل می‌کند: باهوش، نادان، آگاه و نالایق که هر کدام به عنوان یک حیوان نشان داده شده‌اند (تصویر را ببینید)
دو حالت سمت چپ، الاغ و روباه رفتارهای خودخواهانه‌ای دارند. این معمولاً چیزی است که مردم در هنگام صحبت کردن در مورد سیاست‌های سازمانی بکار می‌برند. تمایز آنها در مانور سیاسی‌شان است: رفتار روباه زیرکانه است اما الاغ چنین نیست.
بادلی و جیمز اعلام دارند که همه ما پتانسیل استفاده از چهار نوع رفتار را در زمان‌های مختلف داریم و این چهار حالت توصیف کننده افراد نیستند.
در سمت راست پایین تصویر، رفتار گوسفند به دیگران آسیب نمی‌رساند. آنها از رفتارهایی استفاده می‌کنند که به دور از سیاست‌های سازمانی هستند اما هماهنگ با ارزش‌ها پیش می‌روند. با این متاسفانه برای انجام هر کاری باید مبارزه کنند زیرا توانایی یا تمایل درک این را ندارند که هماهنگی کافی نیست.
در گوشه راست تصویر حالت ایده آل قرار دارد، آگاهی سیاسی به عنوان یک ویژگی خوب در سازمان است. این را به عنوان آگاه توصیف کرده و از جغد استفاده کردند.
ماهیت رفتار آگاهانه
رفتار آگاهانه را می‌توان در ایجاد موقعیت‌های برد برد از درون لحظات سخت سیاسی خلاصه کرد.
رفتارهایی که آگاهانه به دیگران این امکان را می‌دهد تا وجهه خود را حفظ کنند و خود را پایین نیاورند. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به صفحه تحلیل تبادلی مراجعه کنید. مطالعه موردی در صفحه متقاعدسازی مخفی در قسمت مهارت‌های متقاعدسازی و تاثیرگذاری اطلاعات خوبی در زمینه رفتار آگاهانه مطرح می‌کند.
بادلی و جیمز اعلام می‌کنند که این مدل در مورد شخصیت نیست. در مورد رفتار است. بنابراین هر دو بعد آگاهی سیاسی را به عنوان یک مهارت قابل یادگیری و توسعه می‌داند.
گسترش رفتار آگاهانه
رفتار آگاهانه از ترکیب آگاهی و هماهنگی بدست می‌آید.
برای گسترش چنین رفتارهایی بد نیست که به موضوعات زیر بپردازید:
- برای اینکه توانایی‌تان را در خواندن موقعیت‌های سیاسی و اجتماعی افزایش دهید، لازم است که مهارت‌های ارتباطی خود را به ویژه گوش دادن و درک روابط غیرکلامی وسعت بخشید.
از چیزهایی که گفته شده و گفته نشده می‌توان به اطلاعات زیادی رسید. برای کسب اطلاعات بیشتر به صفحه مهارت‌های گوش دادن و ارتباطات غیرکلامی مراجعه کنید
- برای جلوگیری از اینکه در دام‌های مربوط به مردم چه می گویند بیافتید، به صفحه نردبان استتناج مراجعه کنید
- برای درک بیشتر اهمیت هماهنگی صفحه خوب بودن: یادگیری استفاده از قطب نمای اخلاقی و چارچوبی برای یادگیری در زندگی بهتر مراجعه کنید.
- برای اینکه بهتر بتوانید این موقعیت‌ها را مدیریت کنید، می‌توانید بر روی کاردانی و تدبیر و قاطعیت خود کار کنید. صفحه ارتباط در موقعیت‌های سخت مفید خواهد بود
- برای اینکه راهکارهای خلاقانه‌ای را برای مشکلات بیابید، و به موقعیت برد برد برسید، صفحات حل مساله، تفکر خلاقانه و تحلیل تبادلی را مطالعه کنید.
ارتباطات با سایر جوانب هوش عاطفی
رفتار آگاهانه در رابطه با درک عاطفی بسیار خوب است. افرادی که آگاهی سیاسی دارند و از این آگاهی با هماهنگی استفاده می‌کنند بهتر دیگران درک کرده و خودلگامی بیشتری دارند
دلیل خوبی برای تعریف کردن آگاهی سیاسی به عنوان جنبه اصلی همدردی وجود دارد و همچنین اینکه چرا نمی‌توان آنرا به بازی کردن تعبیر کرد.