تنظیم اهداف شخصی یعنی چه؟
میان خود انگیزی، تنظیم اهداف شخصی و دستاورد ارتباطی مستحکم وجود دارد.
برای اینکه به خوبی برانگیخته شوید و به اهداف دست یابید، بهتر است زمانی را صرف تفکر در مورد اهداف شخصیتان و چیزهایی که از زندگی میخواهید، کنید.
همه ما تمایل غریزی برای کمال داریم.
با این حال چیزی که میخواهیم بدست آوریم برای ما شخصی است و ممکن است زندگی را تغییر دهد. برای مثال در مدرسه میخواهیم نمرههای خوب بگیریم سپس ممکن است بخواهیم آزمون رانندگی را قبول شویم یا شغلی را بدست آوریم.
لازم است که اهدافتان را مشخص کنید تا انگیزه کافی را داشته باشید. تنظیم اهداف شخصی شرط لازم برای توسعه فردی است.
رابطه میان انگیزه، اهداف و دستاورد
افراد میخواهند بدانند که دستاورد داشتهاند یا توانایی رسیدن به کمال، ارزش، معنا یا اهمیت را دارند.
معمولاً هر چقدر بیشتر دستاورد داشته باشند، اعتماد به نفسشان هم بیشتر خواهد بود. با افزایش اعتماد به نفس تمایل برای خواستن هم بیشتر میشود.
بالعکس زمانی که افراد نتوانند به اهدافشان دست یابند، عزت نفس و اعتماد به نفسشان صدمه میبیند و انگیزه خود را از دست میدهند.
شناخت روابط میان خود انگیزی، تعیین اهداف شخصی و دستاورد به شما کمک خواهد کرد تا اهداف واقع بینانه را برای خود تنظیم کنید و در طولانی مدت دستاوردهای بیشتر داشته باشید.
اهداف شخصی مسیر طولانی مدت و انگیزه کوتاه مدت ایجاد میکنند.
اهداف به ما کمک خواهند کرد تا بر روی چیزهایی که میخواهیم یا جاهایی که میخواهیم برویم در زندگی متمرکز شویم. آنها روش استفاده از دانش و مدیریت زمان و منابع را آموزش میدهند بنابراین شما میتوانید بر روی پتانسیل بالای زندگیتان دقیق شوید.
با تنظیم اهداف شخصی میتوانید دستاوردهایتان را اندازه گیری کنید و به روند پیشرفت خود توجه نمایید اگر نتوانستید در گام اول به هدفتان برسید مجدداً موقعیت را بررسی کرده و رویکردهای جدید را بکار میگیرید. لازم است که اهداف زندگی به درستی مشخص شود و با تغییر شرایط به روز رسانی شده تا قدرتمندترین روشها برای انگیزه داشتن در زندگی پدیدار شوند.
اهداف زندگی
باید بخاطر داشته باشید که وقتی در مورد اهداف زندگیتان فکر میکنید، تغییر غیرقابل اجتناب است.
شرایط و اولویتها در طول زندگی تغییر خواهند کرد.
به قسمت مدیریت تغییرات فردی برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد روشهای پذیرش تغییرات در زندگی مراجعه نمایید.
وقتی در مورد اهداف زندگی فکر میکنید، بهتر است که آنها را چالش برانگیز و جذاب کنید. آنها را بر اساس نقاط قوتتان تنظیم کنید و مرتبط با واقعیات درنظر بگیرید.
میتوان اهداف زندگی را اینگونه دسته بندی کرد:
- اهداف علمی: به دنبال چه میزان دانش و یا مدرک علمی هستید؟
- اهداف شغلی: دوست دارید در کجا کار کنید، به دنبال رسیدن به چه سطحی هستید؟
- اهداف مالی: در یک مرحله مشخص از زندگیتان چه میزان پول میخواهید؟
- اهداف اخلاقی: آیا به عنوان داوطلب حاضرید بخشی از زمانتان را صرف کارهای عام المنفعه مانند سیاست، امور اجتماعی و غیره کنید؟
- اهداف خلاقانه: چگونه میخواهید خلاقانه یا هوشمندانه پیشرفت کنید؟
- اهداف خانگی: آیا خواهان زندگی خانوادگی در آینده هستید؟
- اهداف یزیکی: آیا میخواهید در یک ورزش خاص مهارت یابید؟
پس از فکر کردن در مورد اهداف زندگی میتوانید بهتر برای رسیدن به آنها برنامه ریزی کنید. اهداف کوچکتر خود را برای آینده درنظر بگیرید. در طی ۱۰ سال من قرار است این شوم یا در طی ۵ سال قرار است این میزان پیشرفت کنم.
برنامه ریزیهای خود بر مبنای اهداف کوچک و قابل دسترسی قرار دهید.
مثال کاری: کوچک کردن اهداف
اگر اهداف زندگیتان نوشتن یک کتاب باشد، آنرا اینگونه برنامه ریزی کنید:
- ۵ سال دیگر از الان- چاپ کتابم
- ۴ سال دیگر از الان- اتمام نسخه ابتدای کتابم
- ۳ سال دیگر از الان- تکمیل مدرک دانشگاهی در نوشتن خلاقانه
- ۱ سال دیگر از الان- تدوین طرح کتابم
- ماه آینده- فکر در مورد ایدهها و پتانسیل تحقیقاتی برای کتاب
- این هفته- خواندن دو کتاب و تحقیقات دانشگاهی
با وجود اینکه این طرح ساده سازی یک هدف بزرگ از زندگی است، نشان میدهد که چگونه میتوان اهداف بزرگتر را تغیین کرد و برای رسیدن به آنها از اهداف کوچکتر گذشت.
اهداف هوشمندانه (SMART) داشته باشید:
بهتر است که اهداف عمده و جزئیتان با معیار هوشمندانه هماهنگی داشته باشند.
این ویژگیها بدین قرارند:
S
خاص
هر هدف را خاص بدانید، تا دقیقاً از ماهیت آن اطلاع یابید
زمانی را صرف تعریف اهداف اصلی و فرعی، جزئیات بیشتر در مورد اهداف و تمایلتان برای رسیدن به آنها کنید
M
قابل اندازه گیری
هر هدف را قابل اندازه گیری کنید تا بتوانید پیشرفتتان را بررسی نمایید.
باید بتوانید میزان پیشرفت خود در رسیدن به اهداف را اندازه گیری کنید. معیارهایی که برای اندازه گیری پیشرفت بکار میروند، چه هستند؟
A
شدنی
اهداف غیرممکن را درنظر نگیرید مطمئن شوید که اهداف قابل دستیابی است.
هر چه هدف بزرگتر باشد، غیرممکنتر میشود و به نظر بهتر است که اهداف به موارد کوچکتر تقسیم شوند و از طریق گامهای معین در جهت آنها کوشید.
R
مرتبط
اهدافتان را مرتبط با خود درنظر بگیرید.
مطمئن شوید که اهداف فرعی با اهداف اصلی زندگیتان مرتبط هستند. اهدافی را درنظر نگیرید که در نهایت به رسیدن به اهداف اصلی کمکی نمیکنند.
T
زمانبندی
محدودههای زمانی را برای هر هدف درنظر بگیرید.
اگر بتوانید محدوده زمانی را واقعاً اعمال کنید بسیاری از تاخیرهای احتمالی و تعویقها از بین خواهد رفت و شما با انگیزه خواهید بود.
مروری بر اهداف زندگیتان
مانند هر چیزی در زندگی، فقط تنظیم اهداف کافی نیست.
باید دائماً آنها را مرور کنید، هر چند ماه یا هر سال آنها را بررسی کنید تا اطمینان یابید که:
- اهداف هنوز برای شما متحمل هستند و به دنبال رسیدن به آنهایید و
- شما قصد دارید به آنها بررسید
اگر چنین نبود، لازم است که آنها را با موقعیت کنونیتان اصلاح کنید.
اهداف شما باید برای شما با انگیزه و هیجانی باشند.
مهم نیست اگر زمان کافی برای یادگیری شنا ندارید، مهم این است که اگر کاری برایش انجام ندهید در واقع کاهلی کردهاید.
اگر اهداف شما را برانگیخته نمیکند، آنها را حذف کنید و اهداف جدیدی که واقعاً به آنها علاقمند هستید را درنظر بگیرید. در پایان ذکر این نکته ضروری است که شرط لازم برای پرداختن به مدیریت زمان، انرژی و تمرکز، داشتن هدف شخصی در زندگی است.