توسعه فردی - مدیریت زمان، انرژی و تمرکزتوسعه فردی - بهره‌وری و افزایش عملکردتوسعه فردی - توانا بود هر که عادت کندتوسعه فردی - من می توانم صد مرتبه مهم تر از هوش و استعداد است!توسعه فردي - ناراحتي‌ها نتيجه‌ي از دست دادن فرصت‌هاستتوسعه فردی - برای قدرتی بیشتر به آرامشی عمیق تر نیاز دارید.توسعه فردی - اضطراب، نتیجه فقدان کنترل، سازماندهی، آماده سازی و اقدام است.

مدیریت تغییر

مدیریت تغییر یعنی چه؟

مدیریت تغییر، دانش یا حتی می‌توان گفت هنر مدیریت خود و دیگران در طول یک دوره­‌ی تغییر است.

ازآنجایی‌که اکثر سازمان­‌ها و همچنین زندگی انسان‌­های بی‌شماری به‌طور دائمی در حال تغییرات پی‌درپی است، می‌توانید پی ببرید که اکثر ما به‌طور روزانه در حال مدیریت تغییر هستیم، اما چگونه و تا چه اندازه خوب این کار را انجام می‌­دهیم؟ قطعاً به‌طور قابل‌توجهی متفاوت از یکدیگر از عهده‌­ی این کار برمی‌­آییم.

در این بخش، مطالب ارائه‌شده به شما کمک خواهند کرد تا مدیریت تغییر زندگی خود و اطرافیان‌تان را بر عهده بگیرید، خواه در محیط کاری باشد و یا به‌عنوان بخشی از زندگی خصوصی‌­تان. همچنین این مقالات به شما کمک خواهند کرد تا بر مهارت‌­هایی که برای مدیریت موفقیت­‌آمیز تغییر و حمایت از دیگران در طول تغییر، نیاز دارید تمرکز کنید.

تغییر چیست؟

مدیریت تغییر

اصلاح کردن یا ایجاد تفاوت: قرار دادن در یک وضعیت دیگر: گذر از یک حالت به حالتی دیگر: تعویض کردن

این تعاریف ساده، دری به دنیای کاملی از اصطلاحات تغییر سازمانی باز می­‌کنند؛ بنابراین سؤال این است که اصطلاح ‘تغییر سازمانی’ شامل چه چیزهایی است؟

سازمان­‌های قدرتمند همواره بر محیط خود نظارت داشته و به‌طور مداوم در حال اصلاحات جزئی هستند، به­‌طوری­که بسیاری از این اصلاحات و تغییرات توسط کارمندان آن­ها احساس نمی‌شود. بااین‌حال، تغییرات بزرگ در سازمان­‌ها معمولاً به‌واسطه‌ی یک نیروی خارجی که اغلب برای سازمان تهدید به‌حساب می­‌آید انجام می‌­گیرد، از قبیل ادغام یا واگذاری سهام، یا کاهش فروش. این موضوع با ‘بهره‌­وری’ سازمان در ارتباط بوده که معمولاً به معنای کوچک­‌سازی است و با تهدید افزونگی در سازمان همراه خواهد بود.

هیچ‌کدام از این تعاریف مثبت نیستند، بنابراین جای هیچ تعجبی نیست که تغییر سازمانی اغلب با مقاومت و بدبینی روبرو می‌­شود.

اما آیا باید این‌گونه باشد؟ آیا افرادی وجود دارند که به‌راحتی تغییر را بپذیرند و آیا سایرین می‌­توانند بیاموزند که مانند آن­‌ها باشند؟

شکی نیست که عدم اطمینان، یکی از پرتنش‌­ترین شرایط برای انسان است.

یک ایده‌ی جالب…

اگر می­‌خواهید وضعیت غریزی خود را درک کنید، مشاهده‌­ی کودکان و تعامل با آن‌ها که موجوداتی بسیار غریزی هستند، می‌­تواند آموزنده باشد. همچنین کودکان موجوداتی هستند که به شرایط و افرادی که می­‌شناسند عادت کرده و بنابراین ایجاد تغییر در روال عادی زندگی آن‌ها بسیار سخت خواهد بود.

یک کودک را در نظر بگیرید که برای اولین بار به یک مهدکودک برده می­‌شود. آیا با خودش فکر می­‌کند که یک دنیای جدید برای کشف کردن، یافته است؟ خیر، یا حداقل در اغلب موارد این‌طور نیست. او با خود فکر می‌­کند که ترک شده است و نیاز به کمک دارد، حتی اگر نتواند این تفکر را بیان کند.

تغییر، منجر به عدم اطمینان شده که همین امر نیز می­‌تواند به استرس منتهی شود.

راه‌کارهایی وجود دارند که به مدیریت استرس ناشی از تغییر و به حداقل رساندن عدم اطمینان در خود و دیگران کمک خواهند کرد.

افرادی که به نظر می­‌رسد از تغییر لذت می‌­برند، شاید نسبت به دیگران در برابر عدم اطمینان، بردبارتر باشند، اما بیشتر احتمال دارد که این افراد راهی برای مدیریت عدم اطمینان در خود یافته باشند. به‌عنوان‌مثال، بعضی از افراد ممکن است موضوعاتی را که خارج از کنترل آن‌­ها است به‌عنوان چیزی که ارزش نگرانی ندارد، نادیده بگیرند و یا ممکن است به تغییر به چشم یک ماجراجویی نگاه کنند.

تاریخچه‌­ا­ی مختصر از مدیریت تغییر

دانشمندان و متخصصان، سال­‌های زیادی در مورد تغییر و مدیریت آن به بحث و گفت‌­وگو پرداخته و مکاتب علمی گوناگونی نیز در طول این زمان پدید آمده‌­اند.

اولین مکتب که اغلب با عنوان مکتب ‘مکانیکی’ توصیف می­‌شد، از حدود دهه­‌ی ۱۹۰۰ و بر اساس دیدگاه­‌های مهندسی آغاز شد. در این مکتب تغییری که موردبحث و گفت‌­وگو قرار می‌­گرفت، از جنبه‌­های ‘مهندسی مجدد’، بهره‌­وری و سیستم­‌های بسته، پیاده­‌سازی می­‌شد.

مکتب بعدی، مکتب ‘بیولوژیکی’ است که در دهه‌­ی ۱۹۵۰ شروع‌شده و تغییر را یک فرآیند تکاملی در نظر می‌­گرفت. کلمات کلیدی مورداستفاده در این مکتب ‘تطابق’، ‘تغییر موقعیت’ و ‘هماهنگی’ بوده است.

مکتب ‘تفسیری’ که در دهه‌­ی ۱۹۸۰ به وجود آمد، بر پایه‌­ی مدل‌­های شناختی بوده و به دنبال سیستم‌­هایی بود که معنا و مفهوم را تولید می‌­کردند. این مکتب در جستجو برای ‘اصلاح چارچوب’، ‘تغییر نام’ و تغییر فرهنگی بود. احتمالاً مشهورترین مدل تغییر سازمانی در این دوره متعلق به کاتر (Kotter) است.

مدل‌­های تغییر کاتر

۱٫ ذوب، تغییر، انجماد

این مدل بر این اساس بناشده است که شما باید ابتدا پیش از آنکه بتوانید چشم‌اندازی برای تغییر ایجاد کنید، ضرورت آن را ایجاد نمایید (ذوب) و سپس سازمان را با موفقیت­‌های سریع و کوتاه‌مدت به سمت آن چشم‌انداز هدایت کنید. هنگامی‌که به چشم‌انداز خود دست پیدا کردید، تغییرات خود را تثبیت می­‌کنید (انجماد).

۲٫ مدل هشت مرحله‌­ای

این مدل تغییر، مدلی بسیار دقیق است که به‌جای سه مرحله از هشت مرحله تشکیل می‌­شود:

۱٫ ضرورت تغییر را افزایش دهید

۲٫ یک تیم راهنما ایجاد کنید

۳٫ یک چشم‌انداز از تغییر ایجاد کنید

۴٫ به‌منظور پذیرش تغییر، گفت‌­وگو کنید

۵٫ توانایی تغییر را ایجاد کنید

۶٫ موفقیت‌­های کوتاه‌مدت کسب کنید

۷٫ اجازه‌­ی توقف ندهید

۸٫ آن را تثبیت کنید

 

مدل‌­های کاتر به دنیایی اشاره دارند که در آن فرآیند تغییر پس از رسیدن به نقطه‌­ی موردنظر می­‌تواند به پایان برسد که این تفکر می­‌تواند در گذشته صحیح بوده یا نبوده باشد، اما بسیاری از افراد معتقدند که دنیای مذکور با دنیای فعلی سازگار نیست.

در حال حاضر، به نظر می‌­رسد در دنیایی زندگی می‌­کنیم که به‌سرعت در حال تغییر است، به همین دلیل در دهه­‌ی ۱۹۹۰ پژوهش‌گران مدیریت تغییر، نظریه‌­ی پیچیدگی را مطرح کردند. آن­ها به بحث در مورد سیستم­‌های سازگار پیچیده یا پویا و نظریه‌­ی آشوب پرداختند. کلمات کلیدی در این زمینه شامل ‘مشارکت’ و ‘نوسازی’ هستند.

نظریه­‌ی پیچیدگی، تمرکز کمی بر تشخیص مشکلات داشته و بیشتر در جستجوی فرصت‌­هایی برای یادگیری (مثلاً یادگیری از مقاومتی که در برابر تغییر اتفاق می‌­افتد) و ایجاد توانایی به‌منظور تغییر و بهتر شدن است. چیزی که در اینجا اهمیت دارد، ارتباط با مردم است که احتمالاً همه­‌ی ما از عهده­‌ی آن برمی‌­آییم.

برای اطلاعات بیشتر راجع به نظریه­‌های مدیریت تغییر، صفحه‌ی “درک تغییر” را مطالعه کنید.

هدایت و پیاده‌­سازی تغییر

بدیهی است که مدیریت تغییر کار ساده‌ای نیست. به‌عبارت‌دیگر، این فرآیند، یک فرآیند انسانی است که نیاز به مهارت‌­های انسانی دارد.

مدیران و رهبران به‌منظور کسب مهارت در فرآیند تغییر، باید در درجه‌­ی اول در برخورد با مردم، احساس همدلی و همچنین در مهارت‌­های برقراری ارتباط بسیار خوب عمل نماید. آن­ها نیاز دارند که در انگیزه دادن به دیگران، توانایی خوبی داشته و از هوش هیجانی بسیار قوی، انعطاف­‌پذیری بالا و به‌ویژه درک خوبی از خود، برخوردار باشند.

اگر به سبک رهبری افرادی که در ایجاد و هدایت تغییر مهارت دارند دقت کنید، احتمالاً درخواهید یافت درصورتی‌که قرار باشد از طریق یکی از مد‌ل­های کاتر تغییری حاصل آید، این افراد از اعتبار بالایی برخوردار بوده و برای درگیر کردن سایرین در این تغییر که تغییری از نوع پی‌درپی و دائمی است، پیرو دموکراسی هستند.

برای اطلاعات بیشتر در مورد سبک رهبری، صفحه‌ “سبک‌­های رهبری” را مطالعه کرده و به‌منظور درک اینکه چگونه رهبری هستید، صفحه چه نوع رهبری هستید؟ را مطالعه کنید. 

همچنین یک مدیر تغییر خوب، باید بسیار دقیق و با برنامه عمل کند. صفحات “مهارت‌­های سازمان­دهی“، “برنامه‌­ریزی عملیاتی” و “مدیریت پروژه” را ببینید.

تجربه­‌ی تغییر

جنبه‌­ی دیگر مدیریت تغییر این است که شما شخصاً چگونه تغییر را پذیرفته و با آن سازگار می­‌شوید.

افرادی که به‌خوبی به تغییر واکنش نشان می‌­دهند اغلب دارای مهارت‌­های تفکر راهبردی خوبی نیز هستند، این افراد می‌توانند درک کنند که چگونه به‌عنوان جزئی از راهبرد سازمان هستند یا چگونه این تغییر جزئی از راهبرد سازمانی یا شخصی آن­ها خواهد شد.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه‌ “تفکر راهبردی” مراجعه کنید.

افرادی که به‌خوبی با تغییر سازگار می­‌شوند دارای هوش هیجانی خوبی بوده و مخصوصاً بسیار منعطف هستند و در انگیزه دادن به خود بسیار قوی عمل می‌­کنند. همچنین این افراد قادر به پذیرش تغییر به‌عنوان فرصتی برای یادگیری بوده و به آن بادید مثبتی می‌‌نگرند.

افرادی که به‌سختی با تغییر سازگار می­‌شوند ممکن است در برابر آن مقاومت کنند. تحقیقات قابل‌توجهی به‌منظور درک مقاومت در برابر تغییر و غلبه بر آن انجام‌شده است.

نتیجه

اغلب راجع به تقدیر از کسانی که در مدیریت تغییر، به‌خوبی عمل می‌­کنند چیزی نمی‌­شنویم. تنها چیزی که زیاد به گوش می­رسد ضعف در مدیریت تغییر است.

مدیریت تغییر خوب، به این دلیل که در افراد درگیر در تغییر به میزان کمی استرس ایجاد می­‌کند، اغلب به‌طور بی‌رحمانه‌ای مورد بی­‌توجهی قرار می­‌گیرد. در دنیایی که در حال تغییر است، می­‌توان به افرادی که یک تغییر را به‌خوبی مدیریت می­‌کنند افتخار نمود، اگرچه تلاش‌شان نادیده گرفته شود. مهارت در مدیریت تغییر یکی از توانمندی‌های کلیدی در مدیریت و رهبری محسوب شده و یکی از المان‌های مهم در مجموعه مهارت‌های بین فردی است. کسب این مهارت به توسعه فردی شما و اطرافیانتان کمک شایانی می‌کند. 

یک دیدگاه

  1. درود و عرض ادب
    سپاس فراوان برای مطالب ارزوده ای که برای مطالعه قرار دادید
    لطفا رفرنس هم بدهید ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *