توسعه فردی - مدیریت زمان، انرژی و تمرکزتوسعه فردی - بهره‌وری و افزایش عملکردتوسعه فردی - توانا بود هر که عادت کندتوسعه فردی - من می توانم صد مرتبه مهم تر از هوش و استعداد است!توسعه فردي - ناراحتي‌ها نتيجه‌ي از دست دادن فرصت‌هاستتوسعه فردی - برای قدرتی بیشتر به آرامشی عمیق تر نیاز دارید.توسعه فردی - اضطراب، نتیجه فقدان کنترل، سازماندهی، آماده سازی و اقدام است.

خانه / مهارت های بین فردی / تصمیم گیری و حل مساله / شناسایی و سازمان­دهی مشکلات

شناسایی و سازمان­دهی مشکلات

صفحه‌ حل مسائل اجتماعی را جهت اطلاعات بیشتر مطالعه نمایید.

این صفحه ادامه‌­ صفحه‌ تصمیم‌گیری و حل مسئله است که حل مسئله را به‌عنوان یک مفهوم معرفی می‌کند و مراحل مورداستفاده برای موفقیت در حل مسائل را مطرح می‌کند.

نحوه شناسایی و سازمان­دهی مشکلات

این صفحه دو مرحله‌­ی اول در فرایند حل مسئله را پوشش می‌دهد: شناسایی مشکل و سازمان­دهی مشکل.

شناسایی و سازمان­دهی مشکلات

مرحله اول: شناسایی مشکل

پیش از اینکه بتوانید به مقابله با یک مشکل بپردازید، باید ماهیت آن را شناسایی کنید. این جمله می‌تواند بدیهی به نظر برسد، اما اغلب اوقات، مشکلات تا زمانی که تشخیص داده نشده‌­اند یا توجه کسی را که می‌تواند در مورد آن‌ها کاری انجام دهد جلب نکرده‌­اند، اثر دارند.

در بسیاری از سازمان‌ها ممکن است سیستم‌های رسمی ارتباطات به‌منظور گزارش سریع مشکلات، ایجاد شوند، اما این سیستم‌ها همیشه به‌درستی کار نمی‌کنند. هنگامی‌که یک مشکل شناسایی‌ شد، ماهیت دقیق آن باید مشخص شود: اهداف و موانع مشکل چه هستند؟ برخی از عناصر اصلی این مشکل می‌توانند مشخص شوند و اولین تلاش برای تعریف مشکل باید صورت بگیرد. این تعریف باید برای شما به‌اندازه­ی کافی واضح باشد تا بتوانید ماهیت مشکل را برای دیگران نیز توضیح دهید.

هدف (من می‌خواهم …) مانع (اما…)
به یک دوست بگویم که ما متوجه چیزی شدیم که باعث رنجش او می‌شود. نمی‌خواهم به احساسات او آسیب برسانم.
یک رایانه­ی جدید بخرم. مطمئن نیستم که کدام مدل را بخرم یا اینکه خرج کردن چه میزان پول برای آن منطقی است.
کسب‌وکار جدیدی راه‌اندازی کنم. نمی‌دانم از کجا شروع کنم.

بررسی مشکل ازلحاظ اهداف و موانع آن، می‌تواند برای تعریف بسیاری از مشکلات و تقسیم مشکلات بزرگ‌تر به مشکلات کوچک­تر قابل مدیریت، راه مؤثری ارائه دهد.

گاهی اوقات مشخص خواهد شد آنچه به نظر می‌رسد یک مشکل واحد باشد، درواقع مجموعه‌­ای از مشکلات کوچک‌­تر است. به‌عنوان‌مثال، در مشکل زیر:

“من یک پیشنهاد شغلی‌ دریافت کرده‌­ام که تمایل دارم آن را بپذیرم، اما وسیله نقلیه‌ای برای رفتن به آنجا و همچنین پول کافی برای خرید یک خودرو ندارم.”

“می‌خواهم یک پیشنهاد شغلی جدید را بپذیرم” (مشکل اصلی)

“اما وسیله­‌ی نقلیه برای رفتن به آنجا ندارم” (مشکل فرعی ۱)

“و پول کافی برای خرید خودرو نیز ندارم” (مشکل فرعی ۲)

روش‌های مفید برای توصیف مشکلات پیچیده‌­تر در بخش “سازمان­دهی مشکل” که در ادامه بیان می‌شود، نشان داده‌شده‌اند.

در طول مرحله اول حل مشکل، مهم است که به یک تعریف اولیه‌­ی کاربردی از مشکل برسیم. اگرچه ممکن است لازم باشد که در مرحله بعد این تعریف تعدیل شود، اما یک تعریف کاربردی خوب، توضیح مشکل را برای دیگران که ممکن است در فرآیند حل مسئله درگیر باشند، امکان‌پذیر می‌کند. به‌عنوان‌مثال:

مشکل تعریف کاربردی
“من یک پیشنهاد شغلی‌ دریافت کرده­‌ام که تمایل دارم آن را بپذیرم، اما وسیله نقلیه‌ای برای رفتن به آنجا و همچنین پول کافی برای خرید یک خودرو ندارم.” “من تمایل دارم شغل جدید را بپذیرم”

مرحله دوم: سازمان­دهی مشکل

مرحله­‌ی دوم فرایند حل مسئله شامل به دست آوردن درکی عمیق‌تر از مشکل است. ابتدا، حقایق باید بررسی شوند.

مشکل بررسی حقایق
“من یک پیشنهاد شغلی‌ دریافت کرده‌­ام که تمایل دارم آن را بپذیرم، اما وسیله نقلیه‌ای برای رفتن به آنجا و همچنین پول کافی برای خرید یک خودرو ندارم.” “آیا واقعاً من این شغل را می‌خواهم؟”

“آیا واقعاً دسترسی به‌وسیله نقلیه ندارم؟”

“آیا واقعاً نمی‌توانم یک خودرو بخرم؟”

این پرسش‌­ها باید پرسیده شوند، آیا هدف مشخص‌شده، هدف واقعی است؟ آیا موانع واقعی هستند و آیا موانع دیگری نیز وجود دارند؟ در این مثال، به نظر می‌رسد مشکل این‌چنین باشد:

هدف مانع ۱ مانع ۲
گرفتن شغل نبود وسیله نقلیه نداشتن پول

همچنین این فرصت خوبی برای بررسی روابط میان عناصر کلیدی مشکل است. به‌عنوان‌مثال، در مشکل مربوط به شغل-وسیله نقلیه-پول، ارتباطات قوی بین تمام عناصر وجود دارد.

با بررسی تمام روابط بین عناصر کلیدی، به نظر می‌رسد که مشکل بیشتر در مورد چگونگی دستیابی به هر یک از این سه عنصر، یعنی شغل، وسیله نقلیه و یا پول است، چراکه حل یکی از این مشکلات فرعی، به‌نوبه خود، سایر مشکلات را نیز حل می‌کند.

این مثال نشان می‌دهد که ارائه­‌ی یک توصیف از مشکل تا چه حد می‌تواند مفید باشد.

مشکلات را می‌توان به روش‌های زیر توصیف کرد:

  • بصری: با استفاده از تصاویر، مدل‌ها یا نمودارها.
  • کلامی: توصیف مسائل با استفاده از کلمات.

ارائه‌­ی بصری و کلامی عبارت‌اند از:

  • نمودارهای زنجیره‌ای (Chain diagrams)
  • نمودارهای گردش کار (Flow charts)
  • نمودارهای درختی (Tree diagrams)
  • فهرست‌ها

نمودارهای زنجیره‌ای

نمودارهای زنجیره‌ای روشی قدرتمند و ساده برای توصیف و ارائه­‌ی مشکلات با استفاده از ترکیب نمودارها و کلمات هستند. عناصر مشکل با استفاده از کلمات مشخص می‌شوند که معمولاً بر روی نقاط مختلف یک کاغذ و درون کادر قرار می‌گیرند و از خطوط برای نشان دادن رابطه بین آن‌ها استفاده می‌شود.

نمودارهای زنجیره‌ای ساده‌ترین نوع نمودارها هستند که تمام عناصر در یک فهرست مرتب‌شده، ارائه می‌شوند، هر عنصر مستقیماً فقط با عنصر قبل و بعد از خود در ارتباط است. نمودارهای زنجیره‌ای معمولاً یک سری رویدادهای موردنیاز برای یک‌راه حل را نشان می‌دهند. یک نمونه­‌ی ساده از یک نمودار زنجیره‌ای مثال شغل – وسیله نقلیه – پول را به‌صورت زیر نشان می‌دهد:

نمودارهای گردش کار

نمودار گردش کار شامل شاخه‌ها، قسمت‌ها، حلقه‌ها، نقاط تصمیم‌گیری و سایر ارتباطات بین عناصر است. نمودار گردش کار می‌تواند بسیار پیچیده باشد و قواعد زیادی در مورد چگونگی رسم آن‌ها وجود دارد، اما به‌طورکلی، نمودارهای ساده راحت‌تر درک می‌شوند و به درک سریع مشکل کمک می‌کند.

نمودارهای درختی

نمودارهای درختی و نمودارهای مشابه آن، مثل درخت تصمیم، روش‌هایی برای نشان دادن موقعیت‌هایی هستند که گزینه‌ها یا رویدادهای احتمالی متفاوتی در آن­ها لحاظ می‌شوند. این نوع نمودارها برای بررسی تمام عواقب و نتایج احتمالی راه‌حل‌ها مفید هستند.

به یاد داشته باشید که هدف بصری سازی این است که مشکل را واضح‌تر کنیم. نمودارهای بیش‌ازحد پیچیده فقط گیج‌کننده هستند و درک مسئله را سخت‌تر می‌سازند.

فهرست کردن

فهرست کردن عناصر یک مشکل نیز می‌تواند به نشان دادن اولویت‌ها، نظم و توالی در مشکل کمک کند. اهداف به ترتیب اهمیت و موانع به ترتیب سختی، می‌توانند فهرست شوند. اهداف و موانع می‌توانند در فهرست­‌های جداگانه‌­ای قرار بگیرند. موانع را می‌توان به ترتیبی که باید رفع شوند، یا به ترتیب عناصر مشکل که به چندین روش طبقه‌بندی می‌شوند، فهرست کرد. روش‌­های زیادی برای این کار وجود دارد، اما هدف اصلی ارائه‌­ی یک تصویر واضح‌تر از مشکل است.

مشکل
من یک پیشنهاد شغلی‌ دریافت کرده‌­ام که تمایل دارم آن را بپذیرم، اما وسیله نقلیه‌ای برای رفتن به آنجا و همچنین پول کافی برای خرید یک خودرو ندارم.
ترتیبی که موانع باید رفع شوند
۱٫ به دست آوردن پول

۲٫ خریدن خودرو

۳٫ گرفتن شغل

یک ارائه‌­ی بصری و یک تعریف کاربردی از مشکل، باهم، توضیح مشکل برای دیگران را بسیار آسان‌تر می‌سازند. اکثر مشکلات بسیار پیچیده‌تر از نمونه‌ای هستند که در اینجا به‌کاربرده شد.

کسب مهارت در پیاده‌سازی تمامی مراحل حل مسئله در توسعه فردی ضروری بوده و برای همه افراد از اهمیت بالایی برخوردار است. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *