درک سایرین
اگر از گروهی بخواهید که همدردی را تعریف کنند بدون شکل اولین چیزی که به آن اشاره میکنند توانایی درک کردن احساسات سایرین است.
دنیل گلمن نویسنده کتاب هوش عاطفی درک سایرین را به عنوان اولین عنصر همدردی معرفی میکند.
گلمن همچنین پیشنهاد میدهد که درک سایرین چیزی بیشتر از احساس کردن عواطف آنهاست. در واقع به معنی علاقمند شدن به آنها و نگرانیهایشان است.
درک سایرین- مهارتهایی که نیاز دارید
افرادی که به خوبی دیگران را درک میکنند:
- از نشانههای عاطفی معمولاً زبان بدن، آهنگ صدا و سایر عناصر غیرکلامی ارتباطات استفاده میکنند. برای کسب اطلاعات بیشتر به صفحات ارتباطات غیرکلامی و زبان بدن مراجعه کنید
- به خوبی به حرفهای دیگران گوش میدهند و برداشتهایشان را کنترل میکنند. میتواند به صفحات گوش دادن فعال، شفاف سازی و انعکاس دهی مراجعه کنید.
وقتی افراد حرف میزنند کاملاً به آنها گوش بدهید. بیشتر افراد هیچوقت گوش نمیدهند.
ارنست همینگوی
بیشتر افراد با قصد درک کردن گوش نمیدهند آنها فقط میخواهند پاسخ بدهند.
- در مقابل دیگران حساسیت نشان دهید و دیدگاههای آنها را بشناسید. مراقب باشید که حرفی نزنید یا کاری نکنید که موجب رنجش آنها شود و این را هم درنظر بگیرید که همه دیدگاه مشترکی ندارند. به صفحات رعایت ادب، کاردانی و تدبیر و آگاهی میان فرهنگی مراجعه کنید. اگر ایجاد تعادل میان حقیقت، صداقت و رعایت ادب برایتان مشکل است میتوانید در صفحات اعتماد و توازن میان صداقت و رعایت ادب مطالب مفیدی پیدا کنید
- به دیگران به درستی بر اساس شناختتان از نیازها و عواطفشان کمک کنید.
برداشتها از درک سایرین
افزایش همدردی و به ویژه مهارت درک سایرین تنها در روابط میان فردی اهمیت ندارد بلکه تأثیر عمیقتری خواهد داشت. برای مثال در آمریکا پزشکان به دقت به بیماران خود گوش میدهند و احتمال تشخیص نادرست را کاهش دادهاند
در یک تحقیق مشخص شد که پزشکان عمومی که تا بحال از آنها شکایت نشده، روابط عمومی بهتری نسبت به همتایان خود دارند.
همدردی به عنوان یک حس اقتصادی: پوشک بهداشتی Huggies Pull-Ups
Huggies Pull- Ups در نتیجه حس همدردی تولید شد. برای آنهایی که بچه ندارند، این پوشکها برای کودکتان نوپا ساخته شدند.
کیمبرلی- کلارک سازنده Huggies افرادی را مسئول نظارت والدین و کودکان نوپایی که از پوشک استفاده میکردند، نمود. شرکت متوجه عملکرد خانوادهها و محصولاتی که واقعاً به آنها نیاز دارند، شد. آنها متوجه شدند که به چیزی میان پوشک و شلوار نیاز است: یک لایه که در راه رفتن کودک اختلال ایجاد نکند و او خود بتواند آنرا بپوشد. اینجا بود که Huggies Pull-Ups تولید شد.
اهمیت خلوص نیت
ممکن است تظاهر کنید که احساسات مردم را درک میکنید و متوجه نگرانیهای آنها هستید، درست همان کاری که کارمندان فروش انجام میدهند تا رابطهشان را با مشتریان صمیمیتر کنند.
با این حال انسانها به گونهای برنامه ریزی شدهاند متوجه عدم خلوص نیت شده و به آن علاقهای ندارند.
تظاهر سازی شما سریعاً شناسایی خواهد شد و از روی زبان بدن یا پاسخ به سؤال غیرمنتظره به آسانی مشخص میشود.
فرد دیگر ممکن است حتی از تشخیص آنها آگاه نباشد اما احساس ناخوشایندی از گفتگویی داشته باشد که شما سعی کردهاید برقرار کنید و در نتیجه به شما اعتماد نکند.
به عبارتی همدردی غلط تأثیر معکوس دارد.
تلاش برای دغل کاری در عواطف به فرد آسیب میرساند و ارزشی ندارد. آنهایی که هوشمندانه همدردی کنند بازخورد کاملاً متفاوتی را دریافت خواهند کرد.
اجتناب از همدردی و زیاده روی در همدردی
دو جنبه همدردی، درک سایرین و علاقه مند شدن به نگرانیهای آنهاست.
اولین شرایط اجتناب از همدردی است که ممکن است ناشنوایی عاطفی هم خوانده شود.
در روابط طولانی مدت اجتناب کامل از همدردی مضر خواهد بود اما نشان دادن واکنش همدردی به افراد میتواند در بعضی شرایط مفید باشد. برای مثال
- در خانه: کودک نیاز به دریافت واکسیناسیون دارد. در چند ماه اول زندگیاش چندین بار واکسینه میشود و گاهی دو یا سه مرتبه. فرو کردن سوزن در پاهایش دردناک است و کودک فریاد خواهد زد.
با این حال والدین باید آرام باشند و به مزایای طولانی مدت واکسیناسیون فکر کنند.
- در محل کار. مدیران مسئول تصمیم گیریها هستند. در صورتی که با پاسخ عاطفیشان برای رنج سایرین درگیر شوند، نمیتوانند کارشان را به درستی انجام دهند.
در حالیکه آگاهی از احساسات اطرافیان مهم است، آنها باید میان استفاده از منطق و احساسات تعادل را برقرار کنند.
- در مراقبتهای پزشکی. جراحی که عمل اورژانسی را بر روی فردی انجام میدهد که در سانحه رانندگی آسیب زیادی دیده باید بتواند از مهارتهایش به درستی استفاده کند و در صورت نیاز عضوی از بدن او را قطع کند. آنها نمیتوانند به احساس بیمار فکر کنند.
با اینحال پس از اتمام عمل و به هوش آمدن فرد، لازم است که شرایط را برای بیمار توضیح بدهند تا با اتفاق پیش آمده کنار آید. لازم است که بیمارشان را شخصی با احساسات و نگرانیها بدانند و واکنش درستی به او دهند.
زیاده روی در همدردی گاهی باعث میشود که افراد اطلاعات نادرست و ناراحت کنندهای دریافت کنند.
در چنین شرایطی افراد قادر به کنترل پاسخ عاطفی خود نیستند. برای مثال اگر دوستتان شدیداً مریض باشد. شما میخواهید به او کمک کنید اما زیادی ناراحت هستید. در مشاغلی مانند پزشکی، پرستاری و کارهای اجتماعی این مشکل بروز میکند.
بهترین راه برای مدیریت زیاده روی در همدردی کار بر روی نظم دهی درونی و خودلگامی است. از این طریق میتوانید عواطف خود را مدیریت کرده و به درستی به دیگران واکنش دهید.
درک سایرین ملایم نیست
معمولاً وقتی در مورد مهارتهای ملایمت آمیز صحبت میکنیم، جای هیچ تردیدی نیست که همدردی و درک سایرین مهارتهای مهم ملایمت آمیز هستند.
با این حال درک احساسات و نگرانیهای دیگران ملایم یا به عبارتی آسان نیست. بهترین مدیران هم روحیه مهربانی و همدردی دارند اما با
گروهشان رفتار ملایمت آمیز ندارند.
درک سایرین به معنی پذیرش احساسات یا نظرات آنها نیست. بلکه به معنی تشخیص دیدگاههای آنها و پذیرش تفاوتشان با شماست.
ممکن است قرار باشد کارهای سختی انجام دهید که دیگران با آنها موافق نیستند اما شما و آنها متوجه این تفاوت خواهند بود.