آزمون شخصیت مایرز- بریگز (MBTI)
آزمونهای شخصیت مایرز- بریگز یا MBTI نشان میدهد که مردم چگونه فکر میکنند و جهان را میشناسند.
در تفکر روان شناسی تحلیلی، MBTI تقریباً ۱۶ نوع شخصیت را با ویژگیها و اولویتهای مشخص معرفی میکند.
آشنایی با تئوری MBTI میتواند در تفکر در مورد نحوه نزدیک شدن، کار کردن و زندگی با افراد مختلف به ما کمک کند.
لازم به ذکر است که با وجود اینکه آزمونهای زیادی برای تصمیم گیری در مورد نوع شخصیتتان وجود دارد، بهتر است از آزمونی استفاده کنید که با آن احساس راحتی میکنید. MBTI نوعی ابزار خود توصیفی است.
استعدادهای مختلف
ایزابل بریگز مایرز و پیتر مایرز کتاب خود در مورد سیستم را که توسط بریگز مایرز و مادرش کاترین بریگز نوشته شده بود نعمتهای متمایز نامیدند و این رویکرد را در پیش گرفتند:
هیچ نوع شخصیتی درست یا غلط نیست. همه ما متفاوت هستیم و هر کدام از ما ۱۶ نوع استعداد مختلف برای ابراز داریم.
چهار جفت توصیف گر
سیستم MBTI متشکل از چهار جفت توصیف گر است. برای هر توصیف گر افراد در یکی از دو نوع زیر قرار میگیرند:
قضاوت کردن/ دریافت کردن (J/P)
فکر کردن/ احساس کردن (T/F)
شهودی/ دریافتی (N/S)
درون گرا/ برون گرا (I/E)
قضاوت کردن/ دریافت کردن
اولین جفت از توصیف گرها در مورد نحوه زندگی کردن هستند.
دریافت کننده یا نوع P به چیزهایی که میبینند دقت میکنند. همه چیز برایشان جذاب بوده و همه چیز دادههای بالقوه محسوب میشود. آنها برای انعطاف پذیری و تغییر ارزش قائل شده و دوست دارند که یکباره کارهای زیادی را انجام دهند. معمولاً با عجله کار میکنند.
بیشتر می گویند: بیا برویم بیرون من فردا اینکار را انجام میدهم
کمتر می گویند: اول بیا این را تمام کنیم.
در مقایسه نوع قضاوت کننده یا J سعی میکند تا از چیزهایی که میبیند به معنی برسد و آنها را نظم دهد. آنها بر روی یک پروژه در زمان مشخص کار میکنند و ترجیح میدهند به سمت یک هدف مشخص تلاش کنند.
بیشتر می گویند: دوست دارم قبل از اینکه به سراغ چیز دیگری بروم، دسته بندی را انجام دهم
کمتر می گویند: فعلاً بهتر است اینرا باز رها کنیم.
فکر کردن/ احساس کردن
جفت دوم توصیف گرها در مورد نحوه پردازش اطلاعاتی است که شما در مورد جهان جمع آوری کردهاید و نحوه تصمیم گیریهایتان.
متفکران یا انواع T از منطق و دادهها برای تصمیم گیری استفاده میکنند. آنها هدفمند به ایدهها پاسخ میدهند نه به عواطف. در زندگی به دنبال عدالت هستند و از خارج به موقعیتها مینگرند.
بیشتر می گویند: بله خوب است اما من میتوانم مشکلاتی را در آن ببینم.
کمتر می گویند: نگران اینم که مردم چه احساسی خواهند داشت.
احساس کردن یا نوع F در مورد احساسات دیگران فکر میکنند. آنها به ارزشها پاسخ میدهند تا ایدهها و در درک چیزی که مردم را تغییر میدهد، خوب هستند. آنها به موقعیتها به عنوان یک شرکت کننده پاسخ خواهند داد.
بیشتر می گویند: در مورد احساس دیگران نگرانم
کمتر می گویند: بیا انجامش دهیم مهم نیست دیگران خوششان بیاید یا نه.
ادراک کردن/ شهود
جفت سوم توصیف گرها در مورد نوع اطلاعاتی است که ما برای شناخت جهان از آنها استفاده میکنیم.
ادارک کنندهها یا نوع S دادهها را از منابع خارجی دریافت میکنند. آنها گام به گام به سمت یک راه حل پیش رفته و بر روی حقایق تاکید دارند. آنها به چیزهایی که اینجا و حالا کار میکنند میپردازند و توجه زیادی به جزئیات دارند.
بیشتر می گویند: بیایید گام به گام به این موضوع بپردازیم و جزئیات را درنظر میگیرند
کمتر می گویند: زیاد نگران حقایق نباش
نوع شهودی یا N بر قوه خیال و تجسم امکانات تاکید دارند. آنها بر روی چیزهایی که ممکن است تغییر کند و به ایده آل برسد، متمرکز هستند. معمولاً به سمت نتیجه گیری پیش میروند و در مورد حقایق کمی سهل انگار هستند.
بیشتر می گویند: نگران جزئیات نباش فقط کلیات را به من بگو
کمتر می گویند: میتوانی جزئیات را یکبار دیگر تعریف کنی؟
درون گرا/ برون گرا
جفت آخر توصیف گرها در مورد محل انرژی بدست آمده و الهام صورت گرفته است.
درون گرایان یا نوع I بر روی درونشان متمرکز هستند. با وجود اینکه میتوانند بسیار اجتماعی باشند، از همرایی خودشان کاملاً خوشحال میشوند. وقتی نیاز به شارژ کردن باتریشان دارند سعی میکنند خودشان اینکار را انجام دهند. آنها فکر کردن و نوشتن را دوست دارند و معمولاً ایدهها را قبل از بیان کردن نهایی میکنند.
بیشتر می گویند: بعداً وقتی فضای بیشتری یافتم به این موضوع میپردازم
کمتر می گویند: در جمع بهتر فکر میکنم
برون گراها یا نوع E انرژی خود را از تعاملات با دیگران دریافت میکنند. آنها بسیار اجتماعی و معمولاً پرحرف هستند. اغلب بلند فکر میکنند و از تجربیات و مباحث درس میگیرند. فرد برون گرا را میتوان از ظاهرش قضاوت کرد.
آنها بیشتر می گویند: بیا حرف بزنیم تا شاید بتوانیم اینکار را انجام دهیم
کمتر می گویند: من خودم به این موضوع میپردازم.
شانزده نوع شخصیت
هر کدام از ما برای استفاده از یکی از این چهار جفت توصیف گر اولویتهایی داریم و ۱۶ نوع ممکن را میتوان اینگونه نشان داد: E/IN/ST/FP/J
به علاوه هر نوع شخصیت اولویتهای متفاوتی برای نحوه دیدن جهان و عملکردش دارد.
در مورد برون گراها و درون گراها مسائل کمی فرق میکند زیرا درون گراها اولویتهایشان را مخفی میکنند اما شما میتوانید در مورد نوع شخصی که دوست دارند با او کار کنند و نوع عباراتی که استفاده میکنند به درونشان پی ببرید
اینکه بدانید افراد چه نوع MBTI را ترجیح میدهند کمک میکند تا بهتر کارهای خود را در رابطه با این افراد برنامه ریزی کنید
نتیجه گیری
شاخصهای شخصیتی مایرز بریگرز به ما اطلاعاتی در مورد دیدگاه سایرین نسبت به جهان میدهد.
با کار بر روی نوع شخصیتها میتوان علایق افراد و اولویتهای کاریشان را شناسایی کرد
با این حال باید بخاطر داشت که MBTI فقط یک اولویت را نشان میدهد و هرگز نباید از آن برای قضاوت کامل فرد استفاده کرد.