اولین گام برای بهبود و توسعه فردی در هر حیطه، این است که حالت مطلوب و آنچه میخواهید باشید را به خوبی بشناسید. در واقع بایست تصویر دقیق و شفافی از حالت مطلوب در ذهن شما شکل گرفته باشد. بعد از اینکه دقیقا فهمیدید چه میخواهید و به چه نقطه ای باید برسید، شرط لازم برای تبدیل این دانستهها به واقعیت این است که بتوانید زمان، انرژی و تمرکز خود را مدیریت کنید.
در یک کلام: چشم انداز شخصی خودتان را پایهگذاری کنید و آن را دقیقاً به تصویر بکشید.
پس از برداشتن گام اول، دومین گام این است که بدانید در حال حاضر کجا هستید و در چه وضعیتی نسبت به حالت مطلوب قرار دارید؟
اگر چشم انداز شخصی خود را به تصویر بکشید و نگاهی هم به وضعیت کنونی خود بیندازید، میتوانید حیطههایی که برای بهبود و توسعه فردی خود بایست در آنها رشد کنید را تعیین کنید. یعنی تواناییها و مهارتهایی که بایست مورد توجه قرار دهید و برای کسب آنها تلاش کنید را بشناسید. این موضوع از اهمیت فوق العادهای برخوردار بوده و شما را از سردرگمی و بلاتکلیفی در حوزه بهبود و توسعه فردی نجات میدهد.
توجه به نقاط ضعف، شما را قادر میسازد که برای برطرفکردن آنها گام بردارید. این گامها میتواند شامل شرکت در یک کلاس یا کارگاه یا دوره رسمی آموزشی و همچنین تلاش برای بکارگیری تجربیات موجودتان در فعالیتهای جدید باشد. پس در یک کلام بایست به نقاط ضعف خود توجه کنید و نسبت به آنها آگاه باشید.
شناسایی نقاط ضعف و قوت برای کمک به تعیین حیطههای بهبود و توسعه فردی
آگاهی از نقاط ضعف و قوت و در واقع، خودآگاهی، یکی از بخشهای تعیین کننده هوش هیجانی است. بدون شناخت کافی از خودتان، پیشرفت فردی و حتی تعامل موثر با دیگران عملاً بسیار دشوار خواهد بود. بنابراین ایجاد مهارتها و عادتهایی مثل “تعمق”، “خودآگاهی” و “یادگیری” نقش بسیار مهمی در روابط شما با دیگران خواهد داشت.
نقاط قوت خود را فراموش نکنید!
برای شناخت اینکه روی چه مهارتهایی باید متمرکز شوید، شناخت نقاط قوتتان نیز بسیار اهمیت دارد. ممکن است شما تجربیات ارزشمند خاص و یا مهارتهای قابل توجهی در یک زمینه داشته باشید. تمرکز روی نقاط قوت میتواند سرعت رشد و موفقیت شما را چند برابر کند. تمرکز روی نقاط قوت دو فایده اساسی دارد:
اول) از احساسات منفی شما در مورد خودتان به شدت میکاهد و به شما حس مثبت و امیدواری میدهد.
دوم) به شما کمک میکند که از تجربیات موفق خود در گذشته، برای کسب مهارتهای جدید خود در آینده استفاده کنید.
جالب است بدانید که اکثر مربیان حرفهای بهبود و توسعه فردی، بعد از مصاحبه با شما، لیست بلند بالایی از توانمندیها و نقاط قوتتان ارائه میکنند و تنها در چند مورد محدود از شما میخواهند که به کسب و یا بهبود یک مهارت جدید بپردازید. این در واقع همان نکتهی کلیدی است که شما بایست در ابتدا روی نقاط قوت خود تمرکز و سرمایه گذاری کرده و سپس به دنبال کسب مهارتهای جدید باشید. بسیاری از افراد موفق در حیطههای مختلف، در واقع نقاط ضعف قابل توجه و بعضاً شدیدی دارند اما همین افراد توانستهاند با تمرکز روی توانمندیها و نقاط قوت، نقاط ضعف خود را پوشانده و اثرات منفی آنها را به حداقل برسانند. بطوریکه شما با برخورد با آنها اصلاً متوجه این نقاط ضعف نمیشوید.
اگر میخواهید بدانید که برای شناخت نقاط ضعف و قوت خود از کجا بایست شروع کنید بایست بگوییم که شما میتوانید یک خود ارزیابی از مهارتهای فردی خود داشته باشید. همچنین پرسش از دوستان و همکارانتان میتواند بسیار موثر باشد. به یاد داشته باشید که گرفتن بازخورد از دیگران همواره یکی از بهترین راهها برای شناخت نقاط ضعف و قوتتان است.
معمولاً بیان نقاط ضعف و قوت بصورت رو در رو و آن هم مختصر و مفید، کار بسیار دشواری است. بنابراین در بازخورد گرفتن از دیگران بهتر است نکات زیر را رعایت کنید.
- دقیقاً برای آنها توضیح دهید که هدف شما از این بازخورد چیست و در آینده دنبال چه چیزی هستید و بخواهید که با شما صادقانه و بدون تعارف صحبت کنند. شاید لازم باشد در بعضی موارد با ذکر مثالهایی، آنها را در نظر دادن در مورد خودتان راهنمایی کنید و یا مشخصاً از آنها در مورد یک مهارت و یا خصوصیت خاص در خودتان سوال بپرسید.
- گفتگوها و مباحث را یکی یکی مطرح کنید و به آنها زمان کافی اختصاص بدهید.
- از آنها نظرات کتبی بدون نام بگیرید. خوب است بخواهید که برای خصوصیتهایی که شما بایست در خودتان ایجاد کنید، توسعه دهید و یا حذف کنید، هر کدام سه مورد برای شما بنویسند.
برای مطالعه بیشتر به صفحه دادن و گرفتن بازخورد نگاه کنید.
شناسایی سطح منطقی مشکلات
وقتی حیطههای مختلف و متنوعی از نقاط ضعف و زمینههایی که میخواهید در آنها رشد کنید را مشخص کردید، بایست با یک نگاه عمیقتر، درجه یا سطح هر مشکل را بیان کرده و راههای مختلف پرداختن به آنها را تعیین کنید.
چند سطح منطقی در مورد هر مسئله وجود دارد که هر سطح از سطح بالاتر خود تاثیر پذیرفته و روی سطح پایینتر خود اثر میگذارد. اگر شما قصد تغییر چیزی را دارید، بایست بدانید که این مسئله در چه سطحی در حال وقوع است. بدانید که با تفکر در یک سطح پایین تر نمیتوان یک مسئله در سطح بالاتر را حل کرد.
تعیین سطح منطقی وقوع هر مسئله میتواند به شما کمک کند که یک چارچوب برای مسئله و راه حل آن تعیین کرده و آن را بهتر حل کنید. شما با ادبیاتی که برای توضیح مسئله از آن استفاده میکنید می توانید سطح منطقی که مسئله در آن قرار دارد را تعیین کنید. به چند مثال زیر توجه کنید:
- الان به دلیل شلوغی محیط و عدم توانایی در تمرکز فکر قادر به انجام این کار نیستم (محیط).
- این کار خیلی سخت است و من قادر به انجام آن نیستم (رفتاری).
- من نمیدانم این کار را چطور بایست انجام دهم؟ (قابلیت).
- انجام این کار برای من مهم نیست و ارزش وقت گذاشتن را ندارد (باورها و ارزشها).
- آدمی مثل من اساساً این قبیل کارها را انجام نمی دهد (هویت).
این موضوع که هر مسئله را در سطح منطقی که در حال رخ دادن است بررسی کنیم بسیار کلیدی است.
به عنوان مثال اگر یک مسئله یا نقطه ضعف به دلیل یک نگرش خاص و موضوع هویتی باشد، اینکه شما به یک محیط خلوت بروید و تمرکز کنید تا راجع به آن فکر کنید هیچ کمکی به حل موضوع نمیکند. در عوض شما بایست به اصلاح نگرش و طرز فکر خود در آن مورد خاص بپردازید.
با تمرکز روی مسائلی که در حال حاضر دارید و شناخت نقاط ضعف و همچنین تعیین سطح منطقی که مسئله در چارچوب آن در حال وقوع است، و نیاز برای تغییر آن دارید، میتوانید به حل مسائل و رشد قابلیتهای فردی خود اقدام کرده و موفق به ایجاد تغییرات مثبت در رفتارهای خود شوید.
دقت کنید که شما نمیتوانید همهی کارها را بصورت همزمان انجام دهید. بنابراین حتما لازم است که همواره تمرکز و توجه شما روی موارد مهم باشد.
در صفحه برنامهریزی برای توسعه فردی، توضیحات بیشتری در مورد اولویت بندی یادگیری و تعیین اینکه کدام حیطه برای شما مهم است و در حال حاضر بیشترین نیاز را برای توجه به آن در راستای رسیدن به اهدافتان دارید، آورده شده است.
یک لیست ایده ال از از مهارتها، باید ۴ یا ۵ مورد از مهارتهای کلیدی که بایست روی آنها متمرکز شوید را نشان داده و شما بایست کارهایی را که برای توسعه این مهارتها برای خود تعریف کردهاید با جدیت دنبال کنید.
همواره شکرگزار توانمندیها و نقاط قوت خود باشید
هنگامی که شما روی بهبود و توسعه فردی خود کار می کنید متوجه می شوید که احساستان نسبت به خودتان قدری منفی است. دلیل این امر بسیار واضح است. چون شما موارد منفی و نقاط ضعف شناخته شدهای با خود به همراه دارید که قصد برطرف کردن آنها را دارید. پس لازم است که همواره لیستی از نقاط قوت خود و همهی آن چیزهایی که به خاطر آنها خداوند را شاکر هستید به همراه خود داشته باشید و مرتباً به آن نگاه کنید.
توصیه پایانی
به یاد داشته باشید که با حرکت در مسیر بهبود و توسعه فردی لیست توانمندیها و نقاط ضعف شما هم تغییر خواهد کرد. در عین حال که شما مرتباً در حال آموزش و بهتر کردن خود و توسعه مهارتهایتان هستید، بایست همواره سایر مهارتهایی که بایست در خود توسعه دهید را زیر نظر داشته باشید تا همیشه مطمئن شوید که تمرکز شما روی مهمترین مهارتها است.
بابت مقاله مفید شما سپاسگزارم
بسیار بسیار عالی بود و چند روزی من رو به فکر وا داشت (که آقا من دقیقا چی میخوام از زندگیم،برا چی زندم،چی کار کنم که احساس خوشبختی و موفقیت داشته باشم)و این مطالب خیلی خیلی مفید بود در این راستا.
عاااالی بود ممنونم